«عشق آتش بود و خانه خرابی دارد»
لذتش تا به ابد رنج و عذابی دارد
گر تو با معرفت عشق مهیا نشوی
وادی عقل عجب راه خرابی دارد!
امتحانیست پر از مساله مبهم و سخت
که قبولی ی در آن حد نصابی دارد
آشکارا نشود سر ازل تا به ابد
راز و رمزی است که در پرده حجابی دارد
کوه قاف است گذرگاه محبت در دل
آن که پر زد به برش بال عقابی دارد
شور عشق و غم عشق و شرر سوختگان
هیجان در هیجان و تب و تابی دارد
مرغ آمین که به امداد قلم می آید
گام هایش نفس پا به رکابی دارد....
زهرا علی بابایی
تاریخ ارسال :
1394/12/4 در ساعت : 21:32:15
| تعداد مشاهده این شعر :
501
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.