گره دل به تو چون حادثه ای محتوم است
«هر که با عشق در افتد به فنا محکوم است»جابر ترمک
حکم مجهول تو در مساله عشق چه شد؟
که در این مساله دل فرضیه ای معلوم است
عشق و آزار به همراهی هم آمده اند
عشق چون راز شگفتی ز غمی مکتوم است
با صدای سخن عشق دلم آرام است
هر صدایی به جز از عشق صدایی شوم است
از رسیدن به رسیدن سفر چلچله ها
سخن از فاصله ها شایعه ای موهوم است
زهر هجران دل و شوق رسیدن به وصال
سهمم از عشق چرا فاصله ای مسموم است؟!
همه راز غزل واژه به واژه غم دل
سخنی نیست به جز عشق! غزل مختوم است.\
زهرا علی بابایی
تاریخ ارسال :
1395/3/14 در ساعت : 14:10:34
| تعداد مشاهده این شعر :
580
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.