ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کشتگان عشق را غسلی نباید داد هیچ
گرچه گرداگرد خود دیوار حاشا می کشد
موج، دارد  با تلاطم دست از پا می کشد

حتم دارم سالکان سر براهی نیستید
شیختان  تا با ولع سیگار مگنا می کشد

زهد می ورزیم زیرا پیر ما یک لاقبا
سر از آبادی ما از طور سینا میکشد

عشوه ای گاهی دلی را ناگهان مانند برق
نابکارا می زند پس ، ناب و کارا می کشد

سر بلندی با طمع ورزی نمی آید بدست
         شأن خود را باژگون فوّاره بالا می کشد

گاه می لرزد دلی صد ریشتر از بس  که آه
از دل خود عاشقی بیچاره شیوا میکشد

بی برو برگرد اگر شد سینه مالامال عشق
از ثری پر روح انسان تا ثریا می کشد

سراگر نشناسد از پا هر که  چون فرهاد ناب
جور شیرینی به عشق از سنگ خارا می کشد

هست لولی وش اگر لیلی به ما مربوط نیست
ناز لیلی را فقط مجنون شیدا می کشد  

ناز پرورده ست اگر انسان نمی یابد نبوغ
می خورد از باد تیپا جیغ  بیجا می کشد

عافیت را عاقبت قحطی اگر زد چاره چیست؟
کار انسان با خودش حتّی به دعوا می کشد

با جهالت کس مگر از چنگ گمراهی رهید؟
خط بطلان بر نقاب فتنه ، دانا می کشد

کشتگان عشق را غسلی نباید داد هیچ
جانشان را آب چون باریتعالی می کشد


خشک مغزان از تکبر بادشان واپسگراست
شوکت این بادها را زوزه بالا می کشد


هست گستاخی بدور از ساحت ما تا حیا
پرده بین ما و بابا نا تراوا می کشد
کلمات کلیدی این مطلب :  ناتراوا ، کشتگان عشق ، تیپا ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1395/3/16 در ساعت : 6:26:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1630


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد حسن بذرکار (محب)
1395/3/30 در ساعت : 15:25:54
بسیار استفاده بردم ...عالی
محمدمهدی عبدالهی
1395/3/16 در ساعت : 21:40:14
سلام و عرض ادب استاد حاج محمدی عزیز
درود برشما
موید و منصور باشید
محمدرضا جعفری
1395/3/16 در ساعت : 15:37:26
درود ...........
بازدید امروز : 740 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,957,133
logo-samandehi