ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دورگلدسته!خوش به حال كبوتران شماكه فرودي شنيدني دارند/مي شودبافرودشان حس كردكوچه دركوچه آسمانت را


دور گلدسته شهیدت دید، بال بال کبوترانت را



محو گلدسته ناگهان حس کرد ،گونه هایش نم اذانت را



 



خوش به حال کبوتران شما ،كه فرودي شنيدني دارند



می شود با فرودشان حس کرد،کوچه در کوچه آسمانت را



 



همه ی آفتاب گردان ها،رو به سمت ضریح وا شده اند



جلوه ي کوچکی ست فروردین،وسعت باغ ارغوانت را



 



به زمین دوخت باز چشم ترش ،حبه درحبه زخم بر جگرش



گریه سرداد وآن طرف تردید،قسمت شعله دشمنانت را



لعن ماءمون که بر لبش رویید،ابن ملجم مقابلش رقصید



کرد نفرین به هر دو کافر کیش ،تا ببیند خط امانت را



 



دعبل آمد نشست پهلویش ،قطعه قطعه قصیده اش را خواند



دید در خلسه ای پیاله به دست، باده نوشان بی نشانت را



 



دید((اباصلت))را که بر بدنت،نیمه شب با کسی نشسته غریب



دستمالی به تسلیت می داد،ماه خوش لهجه ی جوانت را



 



آه دریا اگر می آوردم ،با خودم از جنوب کشورتان



برکه ای کوچکم چه بنویسم ،حجم اندوه ماهیانت را؟!



 



سر به زانو دوباره زمزمه کرد،مقتل غربت شهیدت را



روضه ای خواند وانتظار کشید،سیبی از روضه ی جنانت را



 



 



موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/16 در ساعت : 7:1:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1201


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/7/16 در ساعت : 14:33:3
سلام جناب استاد انصاری نژاد گرامی

آه دریا اگر می آوردم ،با خودم از جنوب کشورتان

برکه ای کوچکم چه بنویسم ،حجم اندوه ماهیانت را؟!
هر چند این غزل فاخر را قبلا خوانده بودم اما قند مکرر بود و ارزش بارها خواندن را دارد.خیلی عالی ست.موفق باشید.
بازدید امروز : 20,409 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,576,369
logo-samandehi