ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



جنوب از عاشقی لبریز شد قیصر به رقص آمد
خبر از بازگشتت گفت، پا تا سر به رقص آمد
به شوقت پنجره لرزید بر خود، در به رقص آمد
مسیرت چون دلت دریایی از آیینگی سرشار
رسیدی در تب ساحل شبی، بندر به رقص آمد!
صدف ها روی دریا آمدند و چشم چرخاندند
تپش پشت تپش، در سینه شان گوهر به رقص آمد
تمام فصل ها مشتاق در خود دیدنت بودند
بهاری ناگهان، در بهت شهریور به رقص آمد
شمیم عطر تو پیچید در دزفول، در گتوند
جنوب از عاشقی لبریز شد، قیصر به رقص آمد!
گذشتی از شب شیراز و حافظ مست بویت شد
کنار تخت جمشید آنشب اسکندر به رقص آمد
لبالب اصفهان-کاشان، طنین شاد کاشی شد J
بپاشد تا گلاب از هر طرف، قمصر به رقص آمد!
تمام خاک ایران در سماع و دف شناور شد
خراسان، زاهدان، تبریز، بابلسر به رقص آمد
دل دنیا برایت مثل سیر و سرکه می جوشید
جهان از شوق تو یکدفعه سرتاسر به رقص آمد
به جان زندگی پیچیدی و محشر یه پا کردی
فرشته، حور، جن و انس در محشر به رقص آمد
مبرا یود آنشب رقصها از هرزگی، آری
به عشقت بقعه­های پیر و پیغمبر به رقص آمد
#
همینکه این غزل نام زلالت را به لب آورد
قلم هم از جنون لبریز شد، دفتر به رقص آمد!
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  خبر ، قیصر ، رقص ، جنوب ، غزل ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/5/10 در ساعت : 3:43:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  733


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1395/5/10 در ساعت : 19:31:8
درود...لااقل مصراع دوم بیت هفتم را چنین می سرودی:
چو بشکن زد به تهران خوش عمل قمصر به رقص آمد!!!
تا ما هم خوش خوشانمان می شد....

..............................................


شما بزرگوارید استاد عزیز، از کرامات حضرتعالی بعید نیست!
بازدید امروز : 13,092 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,999,582
logo-samandehi