ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مثنوي هواي حرم


هواي حرم



 



زبان گشوده ام آقا اجازه ام بدهيد



دوباره بارشي از شعرتازه ام بدهيد



دوباره مي شكفم عطر سيب اگر برسد



ورق ورق كلمات غريب اگر برسد



به شعر مي كشم اين بار صحن وايوان را



پر از هواي حرم مي كنم خراسان را



*



من امشب آمده ام شعله در عدم بزنم



طلسم اين شب بي ماه را بهم بزنم



چنان  نيامده ام در حرير بنشينم



و گوشه حرمت سربزير بنشينم



لطافت نفسم با كجا عجين شده است



كه وزن سنگ ترين سنگ اين زمين شده است



به راه مي زنم وآهوانه مي گذرم



براي ديدنت از صحن وخانه مي گذرم



كه در طريق طلب مكث حال عاشق نيست



رسيدن ونرسيدن سوال عاشق نيست



*



به خود نيامدم اينجا مرا صدا كردند



مرا ز نيمه تاريك خود جدا كردند



گلويم از نفسي مستجاب چين خورده است



ميان حنجره ام التهاب چين خورده است



گناه كرده وناكرده مي طپد در من



هزار بغض ورم كرده مي طپد در من



به گريه مي زنم از اول سفر با تو



زبانم الكن و گوياست چشم تر با تو



زبان ديگري آورده است اينجا چشم



دو آسمان شتك خورده است اينجا چشم



چقدر چشم بچرخد در اين سياهي ها ؟



چقدر فاصله مابين آب و ماهي ها ؟



دچار اين حرمم بال و پر نمي خواهم



من از نگاه شما بيشتر نمي خواهم



چقدر آمدن و بي حضور برگشتن



اشاره كردن و از راه دور برگشتن



چقدر عاشقت آواره جهان باشد ؟



دچار ديدنت از چشم اين وآن باشد؟



"رواق منظر چشم من آشيانه توست



كرم نما و فرود آ كه خانه خانه توست"



چه خانه اي كه درش سمت آسمان باز است



هوا ي تازه اين خانه نذر پرواز است



چه خانه اي كه بهشت است پشت پنجره اش



صداي بال مي آيد ز روي هر گره اش



چه خانه اي  كه در آن هفت آسمان شادند



فرشتگان به غبار مسافران شادند



رقيق مي گذرد هر كه زائرش بشود



وضو بگيرد و پلكي مسافرش بشود



حرم نماز بزرگي ست ما نمي بينيم



قنوت روشن گلدسته را نمي بينيم



در آستانه تو بي كلام مي بارم



حضور ناسره را ناتمام مي بارم



" اگر چه عرض ادب نزد يار بي ادبيست



زبان خموش وليكن دهان پر از عربيست"



*



به هست و نيست قسم بي طرب نخواهم رفت



دوباره باز به اعماق شب نخواهم رفت



بگو حرارت نقاره را برافروزند



فروغ مشعل سي پاره را برافروزند


کلمات کلیدی این مطلب :  مثنوي ، هواي ، حرم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/17 در ساعت : 13:45:11   |  تعداد مشاهده این شعر :  1276


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1390/7/18 در ساعت : 12:3:57
استاد سلام
عرض تبریک عید
مثنوی زیبایتان را خواندم
انشاالله قبول افتد


مجتبی اصغری فرزقی - مشهد
عباس خوش عمل کاشانی
1390/7/17 در ساعت : 17:38:26
مثنوی زیبا و فاخری است .به نظر می رسد ناتمام مانده است.خودتان هم ستاره ی سهیل شده اید.مدتهاست که اثری از حضرتتان در سایت ندیده ام.گزیده گویی و درگویی تا این حد؟
ناصر عرفانیان
1390/7/17 در ساعت : 19:9:7
باسلام وعرض تبریک میلاد خورشید هشتم و عرض خوش آمد گویی جناب دکتر ابراهیمی گرامی بسیار از این مثنوی رضویه ودلنشین وفاخر تان لذت بردیم دست مریزاد احسنت

دچار این حرمم بال وپر نمی خواهم
من از نگاه شما بیشتر نمی خواهم
هر بیت از بیت بعدی بهتر و دلنواز تر
اجرتان با صاحب شعر

توفیق شما آرزوی ماست در پناه حق
مصطفی پورکریمی
1390/7/18 در ساعت : 13:16:14
سلام جناب دکتر ابراهیمی عزیز
به خود نيامدم اينجا مرا صدا كردند

مرا ز نيمه تاريك خود جدا كردند

هرچه از شیوایی این مثنوی فاخر بگوییم باز حق مطلب را ادا نکرده ایم.خیلی خیلی عالی بود استاد.موفق باشید
بازدید امروز : 8,985 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,965,378
logo-samandehi