ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ضریح انتظار

 
دعبل نیستم
تا با اعجاز واژه هایی کوچک،
کرامت شما را به دست بیاورم.
یا زنجموره ی آهویی
که در برگ ریزان چشمانش،
 بهار را بنشانی.
حتی کبوتری که
بال هایش را
با ارتفاع آسمانت متبرّک می کند.
تنها گرهی کورم بر ضریح انتظارت
چشم به راه پیامی روشن.
آن قدر خاطراتم را ورق زده ام
که سر انگشتانم
مجروح کلماتی غریب اند،
و در بنفشه زار تنم
پرنده های دلتنگی
مرثیه می خوانند.
هنوز فکر می کنم
تمام پنجره های جهان،
به سمت شما باز می شوند…
پرچمی در مه تکان می خورد
و در تبادل نقطه هایی نورانی
کسی به هیئت خورشید
سیم های خاردار را کنار می زند
و از میان بازوان باغ،
هزار گنجشک رمیده را                   
با تنهائی هزار ساله ی درخت
آشتی می دهد.    
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  ضریح،پنجره،گره،غریب،انتظار ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/9/9 در ساعت : 12:11:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  837


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  حمید معلم زاده     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود خواندنی وزیباست
علی گیاهی
1395/9/9 در ساعت : 17:30:52
درود بر خواهر ی که همیشه اشعارش دلنشین است
اکرم بهرامچی
1395/9/11 در ساعت : 21:17:12
کسی به هیئت خورشید
سیم های خاردار را کنار می زند
و از میان بازوان باغ،
هزار گنجشک رمیده را
با تنهائی هزار ساله ی درخت
آشتی می دهد.

درود
خدابخش صفادل
1395/9/29 در ساعت : 18:7:10
درود!کارهای سپید شما آفرین دارد.بسیار زیباست. پیروز باشید.
آزاده سالمی
1395/9/16 در ساعت : 13:57:13
درود بر تو خواهرم با این شعرهای زیبا
بازدید امروز : 2,806 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,989,296
logo-samandehi