ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برشی از یک شعر بلند برای : مظلومان قانا
...و مسيح در قاناست
در روستاي ماست
و ما سرنوشت مشتركي داريم
وكودكان ما
همه در كنار تنه درختان خرما متولد ميشوند
و ديگر سربازان ما سرشان بريده نمي شود
و كودكان اسراييلي
روي گلوله هاي توپخانه
براي كودكان روستاي ما
پيام هاي انتقامجويانه نمينويسند
و روستا آرام است
و آسمان آرام است
وكوه آرام است
و گاوها
با صداي انفجارها افسار پاره نمي كنند
و از همه سو
سنگ و تركش  به صورتهايمان نميخورد
و فاطمه ياسين و ابوهادي
براي اولين و آخرين بار
در مراسم عروسي شان
همديگر را در آغوش نميگيرند
و شهادتين نمي خوانند
و چه هماغوشي اي
چه هماغوشي اي
كه در خون يكديگر طولاني ميشوند
واشكي در چشم كسي خشك نمي شود
و پيكرهاي رها شده بر خاك را
سگهاي ولگرد
پاره پاره نميكنند
و "علی" كه ديروز 18ماهه شد
و از پدر شهيدش
تنها يك جفت چشم زاغ به ارث برده است
به گريه
صورتش را
در ميان شعله های آتش پنهان نمي كند
و 33 كودك
سي و سه روزتمام
در طويله  گوسفندان  رب  ثلاثين
پنهان نمي شوند
و پاپ با لبخند نميگويد
فلسطین" تنها بخشي از جغرافياست"
ودر همين جغرافياست كه همه ميخواهند مارا بشكنند
وبعد بگويند: برخيز
و ميخواهند زير سنگ له كنند
و بعد بگويند: تسليم شو
و ما وصيتنامه هامان را
روي پيشاني هايمان نوشته ايم....
کلمات کلیدی این مطلب :  قانا ، رجبعلیزاده کاشانی ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1395/10/4 در ساعت : 18:44:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  628


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,911 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,989,401
logo-samandehi