گوارای وجود!
دلواپسی...
چشم روحم بسته و حالاخدا دلواپس است
گشته نابینا دلم زین ماجرا دلواپس است
قحطی اهل یقین و ادعای عاشقی
از سکوت بره و گرگ خفا دلواپس است
خرقه ها آلوده ی خون شقایق های عشق
دست ابلیس از تمنا و دعا دلواپس است
شب پره پروانگی ها را به مسلخ میبرد
شعله های شمع جان تا انتها دلواپس است
رنگ شب پاشیده غم بر شاه بیت این غزل
شعر بی تابی من ، در هر هجا دلواپس است
یاکریم زخمی شعرم پروبالش شکست
بیت بیتش در قفس بی ادعا دلواپس است
کودک احساسم افتاده به نیل واژه ها
"سروی"از تاخیر اعجاز عصا دلواپس است
سروناز_زندیه
۱۸ دی ۹۵
.
کلمات کلیدی این مطلب :
دل ،
وا ،
پسی ،
تاریخ ارسال :
1395/10/19 در ساعت : 19:32:12
| تعداد مشاهده این شعر :
638
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.