باران شبیه شاپرک ها می پرد بالا
تقدیر از امروز و فردا می پرد بالا
موجی و مهتابی تو را از خود نمی گیرد
از شوق تو ساحل و دریا می پرد بالا
حتی شبی پیش تو بودن ارج می خواهد
با بودنت شب های یلدا می پرد بالا
قلاب ها تسکین قلب شاه ماهی هاست
وقتی که رود از ترس دریا می پرد بالا
تقدیر روح اله ها سلابه ی غم شد
تا از صلیبی یک یهودا می پرد بالا
ای سبزی اردیبهشت هر معمایت
با چشمهایت هر معما می پرد بالا
شاید که دوزخ باشی و با این گنهکاران
در آتشت هر سنگ خارا می پرد بالا
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/7/28 در ساعت : 18:9:50
| تعداد مشاهده این شعر :
1153
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.