ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بحث زباله
وقتی که ابر بر تو ببارد نخاله را
جدی بگیر مشکل و بحث زباله را
 
این خانه نیست، مدرسه و شهرموش هاست
ما داده ایم فرصتِ این استحاله را
 
در ذهن برگ، آهن و سیمان زباله اند
آتش زدند جنگلِ درهم مچاله را
 
تب کرده شهر در نفسِ گندِ جوی ها
دکتر کجاست تا بنویسد رساله را؟!
 
دارد اسید می چکد از پلک های شهر
تُف کرده ابر بر سرِ عالم تُفاله را
 
گل های شهر کاغذی و واژگونه اند
باران کجاست تا بدمد دشتِ لاله را
 
قمری به دود خو نگرفته ، شنیده ام
دیگر نخوانْد نغمه ی پر کن پیاله را
 
با یک نگاه گرچه شدم متهم ولی
از ما گرفت چشم تو حق الوکاله را
 
شاعر، زکاتِ شعر تو وقتی سرودن است
باید نوشت مطلب و شعر و مقاله را
 
مالیدنی ست ماست به هر جا و هر چه هست
باید کشید یکسره انواعِ ماله را
 
گاهی کلام، کوه و تلی از زباله است
بر من ببخش بار دگر این اِطاله را

سروده:راشدانصاری (خالوراشد)
کلمات کلیدی این مطلب :  نخاله زباله اسید شهر پلک ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1396/7/13 در ساعت : 8:45:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  679


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1396/7/13 در ساعت : 10:30:21
تیمار گاو مش حسن ما کجا کنند
آنان که کشته اند بزومیش خاله را...
راشد انصاری
1396/7/15 در ساعت : 13:30:20
سلام استاد
ممنون
پروین سیما
1396/7/13 در ساعت : 16:37:53
باسلام
بنظر جنابعالی در صورت ایجاد دولت خودمختار کاتالونیا در شرق اسپانیا ، ادبیات اروپا و ادبیات آمریکای لاتین به کدام سو گرایش خواهد داشت و آیا خرده فرهنگ هایِ متداول در ادبیات اصیلِ آسیا تاثیر خواهد داشت یا نه /******* مرسی
حبیب فتحی
1396/7/24 در ساعت : 15:32:26
درود بسیار زیبا
راشد انصاری
1396/7/30 در ساعت : 12:45:31
سپاس
خلیل ذکاوت
1396/7/17 در ساعت : 11:7:32
سلام. آفرین و دست مریزاد.
بازدید امروز : 1,566 | بازدید دیروز : 15,134 | بازدید کل : 122,472,436
logo-samandehi