ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عاقبت طنز پرداز(شعر طنز)




«این که خاک سیهش بالین است »
كپي نورمن ومستر بين است
گرچه او نيز ادب داشت ولي
«اختر چرخ ادب پروين است»
طنز مي گفت به شيريني قند
مگس ِ دور وبَرَش از اين است
   خنده مي كاشت به لبها و همين
كار او مستحق تحسين است
معتقد بود كه بايد خنداند
خنده بر درد و مرض تسكين است
بود ممنون ز خود و مي فرمود
ژنتيكي سخنم شيرين است
آن كه آن گونه صفا مي بخشيد
« سائل فاتحه و یاسین است »
نگذاريد لحد بر جسدش
چون برايش به خدا  سنگين است
گـُل بريزيد اگر جاي لحد
قبرش از بوي گل عـِطرآگين است
مشكل  ديگر او در آن زير
قلوه سنگ خشن زيرين است
بگذاريد به زيرش  پر قو
بي تشك دست و پـِلش خونين است
جهت چارۀ تاريكي قبر
لامپ صد وات كمي تسكين است
به نكيرين بگو تا بروند
فرد طناز معاف از (سين؟) است
گرچه خوابيده در اين زير ولي
روح او در بر ِ حورالعين است
نه كه  يك حور ، كه هر روز يكي
كارشان جمله فقط تمكين است
حور زيبا و بساز است و صبور
و خوراكش دوسه تايي تين است
حور اهل نق و ايراد كه نيست
توي فردوس همين آيين است
مانده مبهوت كه اين جنس لطيف
اصل اصل است يا ميدن چين است
دارد از زور خوشي مي تركد
تا قيامت روشش همچين است
نه غم خرج ثريا  دارد
نه به فكر شكم شروين است
تا چنين بزم و بساطي بر پاست
او كجا ياد زنش نسرين است؟

هاتفي گفت به «جاويد» بدان
هر كه خنداند كسي را به جهان
توي فردوس به او كام دهيم
روز يك حور به او وام دهيم

کلمات کلیدی این مطلب :  عاقبت ، طنز ، پرداز(شعر ، طنز) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:3:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1124


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 3,672 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,711,428
logo-samandehi