ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پنجم صفر (به حضرت رقیه س)
عـمّه ویـرانـه را مرتـب کـن  ؛   پـدرم شایـد از سفــر بـرسـد
خـواب دیـدم به دیـدنــم آمـد ؛  ای خدا  زودتـر پـدر بـرسـد
 
من دعا می کـنـم که پیـش از صبح  ،  بفشـارد مرا در آغوشش
حـتم دارم قـبول می افـتد ؛   پـس دعا می کنم "سحر" برسد
 
دیگر از این خرابه خسته شدم  ؛  با پدر سوی خانه  خواهم رفت
بازی از صبـح زود با  بابا  ...    تا دمی که  غـروب  ، سـر برسد
*******
تو چـرا گـریه می کنی عمّه ؟  کمی آرام ...   بچه ها خوابند . . .
هـیـس! ... می ترسـم از فغان شما ...  به یزید لعـین خبـر برسد
 
کیست اینوقت شب که می آید؟ آن طبق چیست روی دستانش؟
بی گمان تحفـه ایـسـت از پـدرم ؛   نکـند باز  ... دیرتـر  برسد !
*******
وای!  بابای مهربانم!  وای! ...  چه کـسی ریخت خون سرخت را ؟
کاش می مردم و نمی دیدم که فقط از حسین(ع) ، سر ، برسد !
 
چه کسی سایه ی سرم را برد؟ به که دل خوش کند یتیم شما ؟
دشمنت را قصاص خواهد کرد . . . عمو عباسمان  ؛  اگر ،  برسد
 
صورتش روی صورت بابا ...  نوحه می خواند و درد دل میکرد ...
تاب این درد را نداشت دلـش ... رفت تا پنجـم صَفـر ،  برسد !

 
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر_شهادت_حضرت_رقیه ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1396/8/3 در ساعت : 9:3:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  553


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1396/8/3 در ساعت : 10:31:23
درود خداوند بر شما با این اثر زیبایتان / احسنت / اجرتان با سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین ع
صمد ذیفر
1396/8/4 در ساعت : 9:34:54
سلام
درودتان شاعره بانو تختی گرامی
عالی
اجرتان با سه ساله نازدانه سیدالشهداء
ان شاء الله
طاهره تختی
1396/8/7 در ساعت : 13:8:35
سپاسگزارم
محمدرضا جعفری
1396/8/3 در ساعت : 10:31:23
درود خداوند بر شما با این اثر زیبایتان / احسنت / اجرتان با سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین ع
طاهره تختی
1396/8/7 در ساعت : 13:10:11
متشکرم
بازدید امروز : 10,482 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,983,403
logo-samandehi