سلام دارم محضر دوست شاعر جناب سعادتخانی عزیز
تبریک می گویم بابت این شعر زیبا.
حقیر اگر شعری را قوی و ماندگار بداند سعی می کند زیبایی های و توانایی های آن شعر را حلاجی کند و آن را با سطوری بنگارد این شعر شما نیز از همان دسته شعرهای زیبا، جاندار پر مضمون و ماندگار است.
با اجازه شما آن را از دیدگاه مضمون ، فصاحت و بلاغت، و در نهایت علم بیان بررسی می کنم:
ابتدا باید بگویم این شعرتان فرزند خلف نیمایی هاست. به حدی شعر نو وزن دار برای من محترم است که هیچ شعر سپید یا موج نو و ...برای من نیست چرا که هدف دقیق نیما از نو شدن شعر حفظ وزن و قافیه هم بود. چیز دیگر زیبای این شعر قافیه است که در شعر مدرن امروز به حالت قهر در دنج خانه تاریخ ادبیات نشسته و کز کرده است.
مضمون در شعر
مضمون در شعر احترام واجبی به واژه هاست جایی که واژه بیخود در صحنه شعر ظاهر میشود دل مخاطب از ادامه بیزار می شود. در این شعر شاعر می خواهد بزرگی و عظمت کسی را بستاید که شراب شیشه غیرتش از درد می پیچد و شرم شرقی دارد و فرزند باران است و اینها همه معانی بلند و خالصی هستند که سراسر مضمون است
فصاحت وبلاغت:
سالم سخن گفتن و بی عیب سخن گفتن نمادی ازفصاحت است مواردی از جمله عدم تنافر در حروف، عدم تنافر در معنی ، عدم کراهت در سمع و... در شعر به فصیح بودن آن می افزاید در شعر دوستمان جناب سعادتخانی خوشبختانه جملات به خوبی نشسته ان دبه جز جمله از درد می پیچد بهتر بود با عنوان از درد به خود میپیچید عنوان می شد، حروف با هم سازگاری دارند و زبان را الکن نمی کنند حتی در مصرع چون شبی از بوسه های تلخ ِ بسترهای گریان.
تخفیف کلمه تشدید و بر عکس دیده نمی شود، کثرت و تکرار بیمورد دیده نمی شود تتابع اضافات نیز دیده نمی شود
از نظر بلاغت:
در مورد بلاغت از نوع سخن هرگاه سخن به مقتضای حال و مقام شنونده باشد می گویند بلاغت در کار است کلمات به شکل صحیح خود آمدند، مصدر جعلی دیده نمی شود و...
در این نوع اشعار که سواد دار و بی سواد از آن برداشتی می کنند یعنی شعر رسالت خود را به خوبی به منصه ظهور رسانده است و بلاغت کامل است در بلاغت بحثی است با عنوان ایغال:یعنی اینکه حرف یا کلمه بی هیچ اثری در شعر آمده باشد و برداشتن آن از شعر چیزی نمی کاهد که در اینجا دیده نمی شود
از نظر علم بیان:به قول دکتر سیروس شمیسا علم بیان ایراد معنای واحد به روشهای مختلف است مشروط برآنکه اختلاف آن روشها بر اساس تخییل باشدشامل مجاز، تشبیه، استعاره،سمبل، کنایه و... است:
مجاز
در فدای رازقی هایت
رازقی هایت می تواند نوعی مجاز از نوع علاقه لازمیت و ملزومیت باشد رازقی می تواند نشان دهنده کسی باش د که هی ثمر می دهد و ثمرش موثر است و لازمه رازقی بودن گل دادن و انتشار بو است بدون خستگی.
یا شرم شرقی
که منظور شرم آدم شرقی است از نوع ذکر محل و اراده حال
تشبیه:
ِ شیشه های غیرتت
استعاره:
فرزند باران
البته از نوع اضافه استعاری می باشد از نوع اضافه استعاری انسان مدار (فرزند)
بحث زیاد است و ادمهدر این مقال نمی گنجد این شعر زیبا را چند بار خواندم و لذت بردم
یا علی
-------
سلام جناب پور افشار عزیز و ممنونم از وقتی که برای شعر گذاشتید، از مطالب ارزشمندتان استفاده کردم
متشکرم دوست عزیز