تا بهار آمد قناری ها غزل گستر شدند
برقفس محکوم آن جمع چمن باور شدند
تا صدا و نغمه باشد بسته می ماند قفس
مرغ های بی صدا کی در قفس پرپرشدند؟
دام، دامن گیر زاغ و جغد بد ترکیب نیست
کبک و کفترها شکار حیله، یک لشکر شدند
دارکوبی نوک به داری زد که یعنی بشکنید
این قفس هارا که سدّ عالم دیگر شدند
ازشکافِ تور ، ماهی ها به دریا ریختند
ازخطربرگشتگانِ موج ، ماهی تر شدند
پرچم دل را به بام صبح آزادی زدند
پاک بازانی که با خون واردِ محور شدند
عاشقان و راهیانِ خط پایان ناپذیر
باغزل های مقدس ثبتِ بر دفتر شدند
سرسپر کردند یا سینه ، چه فرقی می کند
جان فدا کردند تا جمعی سر و سرور شدند
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1397/3/23 در ساعت : 23:12:51
| تعداد مشاهده این شعر :
310
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.