ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



طواف حج


 











در طواف  حج  حق  ناگه  حسین


روی بر تابید . و شد . اسبی سوار


حضرت حق در دلش آورده بود.


امر واجب تر کنون آمد.  به کار


امر واجبتر به معروف است امر


واجب هر لحظه   از لیل  و نهار


ترک حج از سوی حق تکلیف بود .


تا ثمـــار بهتـــری آرد . به  بار


دوستان ، یاران و فرزندان همه


از دل وجان دست بود و دستیار


گفت با یاران سوی حق می روم


خواه صلح و خواه باشد کار وزار


شور وشورا شد .مهین واز کهین


هرکسی بودی مشیر بودی مشار


دعوت کوفی  ، پذیرا  می شویم


اه ...و  اه ....از کوفیــان   نا بکار


آنچه را ، در حق مولا ،  ساختند


با حسین ش ، نیز کردند اختیار


تا حسین آمد   . به دشت کربلا


دست را برداشتند از دست  یار


راه ،  بر فرزند مولا ،  بسته شد


تامبادا ، کس نهد . رو بر فرار


راه برگشت حسین هم بسته شد


راه دیگر  هیچ  و  هیچ  الا   قرار


آّب راه  علقمــه  ، شـط فـرات


بسته شد . تا کس نباشد  .آبیار 


جام سر مستی ز پیروزی کشید


ظلم را ماندی به دنیا ماندگار


باعطش برخون کشیده تیغ ها


بالب عطشان شهیدان  شد .شکار


یکسره   جلاد شان  خونریز  بود


تا  همه کردند . خون خود نثــار


ای خدا ! زین ناکثین  و  مارقین


قسط خود برقاسطین هم  برگمار


تا رسد . مهدی ما  صاحب  زمان


تا کشد  . از روز  نامردان  دمـار





کلمات کلیدی این مطلب :  طواف ، ، حج ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/5 در ساعت : 23:51:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  1102


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 5,040 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,712,796
logo-samandehi