ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ترانه ی باران
می سرایم به برگِ زردِ زمین، با تو امشب ترانه ی باران
باتوشاید دوباره برگردم به جوانی، جوانه ی باران
زندگی را امید می سازد، نیستم نا امید از رویش
هست در آسمان دل جاری، غُرشِ جاودانه ی باران
بسکه از اشک و تشنگی گفتم، بسکه از مرگ و زندگی خواندم
رحمتِ غیرتش به جوش آمد بر سرم ریخت دانه ی باران
وای از سال های بی باران، آه از مرگ های بی پایان
چِقَدَر، لذت آفرین باشد، مرگ در رودخانه  ی باران
ماهی حوض ما که خشکی دید،دیدم او را چگونه می رقصید
تازه فهمیده بود یعنی چه، دور بودن زخانه ی باران
تشنه هستم به جام تشنه ی تو،  زنده هستم به نام چشمه ی تو
دفتر سبزِِِ معرفت باشد،  غزلِ بی کرانه ی باران
کلمات کلیدی این مطلب :  باران، رود ، آسمان، اشک،آب، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1397/8/14 در ساعت : 5:47:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  441


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 11,771 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,968,164
logo-samandehi