اینجا تمام پنجره ها حرف می زنند
درباره ی نگاه شما حرف می زنند
تو اتفاق تازه و سبزی، درختها
از تو برای هم چه رها حرف می زنند
نام تو نقل محفل وبزم فرشته هاست
از عشق تو به نزد خدا حرف می زنند
از تو کتابهای مقدس به هر بیان
با آیه با زبان دعا حرف می زنند
در این شلوغ معرکه ساکت نشسته ای
آوازها سکوت تو را حرف می زنند
شاید گره زدی دل خود را به آفتاب
هی از تو چشم آینه ها حرف می زنند
هر روز جمعه وهمه جا صحبت شماست
یا گوش می دهند و یا حرف می زنند
آخر بگو برای دل بی قرار من
کاری نمی کنند چرا حرف می زنند؟
ای غایب از نظر !بیا عده ای هنوز
پشت سر تو ...عشق... خدا... حرف میزنند
فاطمه ناظری
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/21 در ساعت : 8:59:2
| تعداد مشاهده این شعر :
1047
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.