بارها گفته ام که ارادتمند هیچگاه نمی آیم ادعا کنم که در بین پنجاه و حتی صد شاعر معاصر (از انقلاب به بعد...) یکی از بهترینهایم ؛ اما بارها گفته ام و می گویم که در شناخت اشکالات و عیوب احتمالی سروده های شاعران (چه قدیمی و چه معاصر) و اصلاح و ویرایش آن سروده ها کم نظیرم.البته به این کار «نقدالشّعر» اطلاق نمی شود.کسی تصور نکند که می گویم در نقدالشّعر کم نظیرم ؛ خیر. ...
و اما در غزل دلپسند جناب کاکایی عزیز به اشکالی برخوردم که نمی توانم از آن غمض عین کنم ؛ بویژه که این غزل جزو آثار برگزیده در کادر مخصوص به چنین آثاری قرار گرفته است و خوش می درخشد.اشکال در مصراع دوم بیت چهارم است ؛ آنجا که می فرماید:
دست مرا گرفته به لطفش هزارها
در نظر اول شاید کمتر کسی متوجه اشکال موجود در مصراع شود ؛ اما یکی دوسه بار که بیت را با دقت بخواند متوجه اشکال می شود:
تو آن حقیقتی که خداوند لم یزل
دست مرا گرفته به لطفش هزارها
مسلمآ مقصود شاعر «هزاران بار» یا «هزاران دفعه» است که خداوند لم یزل به لطف آن حقیقت دستش را گرفته است.در مصراع مورد بحث ، اگر شاعر «باردار» نباشد و آن «بار» را کنار «هزارها» ننشاند نمی تواند مدعی سرودن مصراعی درست و درمان باشد!
به شاعر ارجمند پیشنهاد می کم مصراع مذکور را چنین تغییر دهند:
از لطف او گرفته مرا دست ، بارها
این طور که باشد شائبه ی غلوّ و اغراق هم از مصراع دور می شود.
برای شاعر ارجمند آرزوی نیکبختی و شادکامی دارم.