ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زخم عشقی کهنه از هفتاد پشتم داشتم
زخم عشقی کهنه از هفتاد پشتم داشتم// من نفس های خودم را توی مشتم داشتم//  ریخت شن از ساعت عمر و مجال ما گذشت// قیل و قال روزهای رفته دیگر برنگشت// مصرع بیهوده ای بودم که جریان داشتم// رنج دوری تو را اما دوچندان داشتم// مثل برگی در دهان رود، کم کم می روم// کوله ای بر پشت با دنیایی از غم می روم// می روم شاید خیالت در دلم کمتر شود// ذره ای از خستگی شعرهایم در شود// می روم تا خواب و رویای تو از سر بگذرد// مانده ی عمرم بدون عشق بهتر بگذرد// سالها هی اشک روی پلکم آویزان شده ست// هرچه آوار است روی شانه ام ویران شده ست// نخ نمایی های شعرم دفترم را خسته کرد// لنگ لنگ پای شعرم دفترم را خسته کرد// دوری اعصاب مرا یکریز می ریزد به هم// زندگی ساکتم را نیز می ریزد به هم// می روم با می روم هایم بسازم مدتی// مثل شمعی بی تو اما می گدازم مدتی// #صدیقه_کشتکار
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1397/11/22 در ساعت : 12:16:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  464


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

پروین برهان شهرضایی
1397/11/23 در ساعت : 1:20:29
سلام .مصرع بیهوده ای بودم که جریان داشتم.اشتباه است.مصرع وجریان؟جریان برای اب/رویا/تفکر.به کار میرود.امابرای مصرع؟ شاید اگر مثلا گفته بودید/مصرع بیهوده ای برکاغذی در دست باد/یا یک همچین تصویری بهتر بود.
صدیقه کشتکار
1397/11/29 در ساعت : 1:28:19
سلام ممنونم عزیزم🌹🌹🌹🌹🌹
علی گیاهی
1397/11/23 در ساعت : 12:17:1
درود برشما زیبا بود
صدیقه کشتکار
1397/11/29 در ساعت : 1:29:20
سلام سپاسگزار لطفتان هستم
حنظله ربانی
1397/11/27 در ساعت : 0:46:49
اگر بتونید ظاهر شعرتون رو به صورت شعر نشون بدین و نه نثر
خیلی دلنشین تر هست متن های اینجوری ، خوندنش حوصله و اعصاب میخواد ( دلزدگی میاره )
موفق باشین
صدیقه کشتکار
1397/11/29 در ساعت : 1:30:16
سلام سپاسگزارم از شما
بازدید امروز : 18,550 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,705,810
logo-samandehi