ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقدیم به خورشید هشتم

 

                                                                                تقديم به خورشيد هشتم

 1

اولين حبه را كه مي خوردي كفر مي رفت تا اذان بدهد

دست شيطان به تيغ زهر آگين فرق خورشيد را نشان بدهد

 

اولين حبه را كه مي خوردي "ابن ملجم" به قصر وارد شد

دست بر شانه ي خليفه نهاد تا به بازوي او توان بدهد

2

دومين حبه زير دندانت له شد و قطره قطره پايين رفت

كه از آن ميزبان بعيد نبود شهد اگر طعم ِ شوكران بدهد

 

دومين حبه را كه مي خوردي "جعده" هم دركنار"مامون" بود 

جگري تكه تكه مي شد تا تشتي از خون به قصه جان بدهد

 

3

سومين حبه بود كه انگار جگرت داشت مشتعل مي شد

تشنه ات بود و اين عطش مي خواست پرده ي ديگري نشان بدهد

 

قصر در لحظه اي بيابان شد، ماه افتاد و نيزه باران شد

پدرت نيزه اي به گردن كرد، تا سرش را به آسمان بدهد

 

سومين حبه را فرو بردي از نديمان يكي به "مامون" گفت:

" شمر ، اذن دخول مي طلبد تا به تو نامه ي امان بدهد"

4

چارمين حبه درد خم شد، و سر به تعظيم دوست زانو زد

مرد تسليم را همان به كه، كمرش را رضا،كمان بدهد

 

ديدي از پشت پرده جدت را كه سر از سجده بر نمي دارد

حكم اين بود تا به دست ِ "هشام" پدرت روي سجده جان بدهد

5

پنجمين حبه پرده هايي كه، حايل مرگ و زندگي بودند

پيش چشمت كنار مي رفتند تا حقيقت خودي نشان بدهد

 

سينه سرشار علم يافته شد، ذره ذره جهان شكافته شد

پنجمين قاتل از در آمد تا، رنگ ديگر به داستان بدهد

6

آه از اين داستان حزن انگيز، مرگ، اين كهنه راوي صادق

قصه اي تازه با تو خواهد گفت زهر اگر اندكي زمان بدهد

 

توي آن پنجه ي سبكبارت خوشه از بار زهر سنگين بود

مثل بار رسالت جدت كه بنا بود يادمان بدهد _

 

كه حقيقت چگونه باطل شد، اصل مان را چه سان بدل كردند

پايمان را در اين" سرابستان" دست ِ يك پاي راهدان بدهد.

 

7

هفتمين حبه را فرو بردي، ناگهان با اشاره ي پدرت

سقف زندان شكست تا سرداب جاي خود را به كهكشان بدهد

 

قفل و زنجير و دست و گردن و پا، اوج پرواز را طلب مي كرد

آسمان نيل بود، او "موسي"  زهر فرعون اگر امان بدهد

 

هفتمين حبه،هفتمين خان بود، قصر دور سرت به رقص آمد

سقف تسليم شد، كنار كشيد تا به پروازت آسمان بدهد

 

تو پريدي به پيشواز خطر، مثل "مامون" به پيشواز پدر

بعد "هارون"  به قصر وارد شد تا پسر نزدش امتحان بدهد

8

هشتمين حبه، نه نمي دانم مرگ با چند قطره جرأت كرد

درد با چند بوسه راضي شد تا به معراج نردبان بدهد

 

تو قفس را شكستي و در عرش پدرت،هشت حبه ي انگور

در دهانت نهاد تا خبر از خلوت روضه الجنان بدهد

 

در كنار شكسته ي قفس ات  چند سگ توي قصر زوزه كشان

چكمه هاي خليفه ليسيدند، تا به آن جمع استخوان بدهد

 

قاتلان تو و نياكانت جسدت را نظاره مي كردند

باز هم در سپيده اي تاريك، كفر مي رفت تا اذان بدهد

?

قرن ها بعد، بعد از آن قصه، در غروبي غريب و خون آلود

از تب زخم، بچه آهويي، بي صدا بر در حرم جان داد

 

                                                                     مهر 86

 

 

 

 

  

کلمات کلیدی این مطلب :  تقدیم ، به ، خورشید ، هشتم ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:6:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  1093


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,237 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,724,705
logo-samandehi