ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درددل منظوم ارزی!
 دوستان ! خدا به چشم من هنوز هم
شکل لیر یا دلار یا یوروست
درمحیط بسته ای به نام بانک مرکزی
نقش او تمام وقت هی برو بروست
*
من برای اختصاص روبل ها
از برای قطعه ی حواله ای
مشت، بیضه های این و آن نموده ام
مثل پیرِ هرزه ی مچاله ای
*
خواستم که کاه آورم زِ روسِ بی پدر
از برای گاو و اسب و گوسفندتان
دست من شکست و گردنم به مُشت کوفت
سازمان پرجفای نان بُرِ چرندتان
*
گفت یک نفر مرا برونِ دربِ بانک
ای تو را شکم بسانِ خیک نه ، که تانک
کوفت هم نمی دهد تو را به جدّ اطهرم
نه فقط که بانک مرکزی ، هزار بانک
*
ازچه رو دخیل بسته ای چه ساده ای
کس شفاندیده از چنین امام زاده ای
راه خود بگیر و باز گرد سوی روستا
از چه پا دراین چنین جهنمی نهاده ای؟
*
روبل از برای چون تویی مجاز نیست
می زنی تو تقّه بر دری که بسته،بازنیست
روبلِ یکه شاهی ات یورو شده ست ومی رود
سوی آن کسی که هیچوقت چاره سازنیست
*
آن یورو بدل به گوسفند شد
کز دیار دور گلّه گلّه آمده ست
خوب باز کن دوچشم خود نگاه کن
گوسفندِ غیر تا کمرکِش محله آمده ست
*
گله های گوسفند را چه رند آدمی
سوی شهرما روانه کرده است؟
کاه هم اگر که قسمت تو بود
مرد رند سازمان نشانه کرده است
*
گفتمش بگو ازین سپس چهاکنم
تاکه کام خودبه خوشدلی رواکنم؟
از چه من به شهر خودروم گداصفت
توی خانه دست و پای خود هواکنم؟
*
پس خوراک اهل منزل مرا چه کس
می دهد ازین به بعد ای عمو؟
گفت راهکارمی دهم تورا کنون
پیش خودنگاه دارو نزد کس مگو
*
ثبت های خود بنه به درب کوزه ای
آب آن بنوش چون عجوزه ای
تا ابد قبول بانک ها نمی شوی
تا ابددر انتهای این صفی رفوزه ای
*
ثبت های اعتباریِ اساسیت
این نمونه های نابِ حق شناسی ات
مفت هم ندارد ارزشی کنون
راستی که تیپ باکلاسی ات
*
گر برَندِ دارویت بُود بیا
جای واردات آن بیار سیم
وصل شو به آق زاده های محترم
صاحبانِ ثروتِ عظیم
*
تا که نانِ تو به روغن اوفتد
بی که در مسیر خویش زحمتی کشی
هر چه گفته ام به کاربندو پاس دار
دور از توباد کارهای زشت مثل جاکشی
*
چون شنیدم این سخن زِ رِندِ کهنه کار
گفتم:ای هوار ای هوار ای هوار
ماکه می رویم سوی سرنوشت خود
این شما و جمجمه ضخیمهای نابکار!
کلمات کلیدی این مطلب :  از زبان واردکننده ی کالاهای اساسی.... ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1398/5/5 در ساعت : 14:36:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  293


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,071 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,535,302
logo-samandehi