ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



وقتی تمام صاعقه ها را جنون گرفت - طوفان وزید و قافیه ها بوی خون گرفت


وقتي تمام صاعقه ها را جنون گرفت



طوفان وزيد و قافيه ها بوي خون گرفت



"تا گفتم السلام عليکم شروع شد"



قلب قلم تپيد و تلاطم شروع شد



آغاز روضه بود به نام خدا؛ حسين



شاعر نوشت اول اين روضه؛ يا حسين



خون جاي اشک بر ترک گونه ها نشست



نام تو بر لب آمد و کوه از کمر شکست



نام تو بر لب آمد و دریا ز شرم سوخت



با جذر و مد نام تو صحرا ز شرم سوخت



نام تو بر لب آمد و کار از جنون گذشت



با تو به رقص آمده طوفان ميان دشت



نام تو بر لب آمد و بغض زمين شکُفت



نام تو بر لب آمد و شاعر به گريه گفت:



"باز اين چه شورش است که در خلق عالم است"



آمد ندا ز عرش که ماه محرّم است



 ***

ماه محرّم آمد و نبض زمان گرفت



قرآن بخوان به نيزه ي غم آیت شگفت



قرآن بخوان که صوت تو از حنجر خداست



"زين قصّه هفت گنبد افلاک پر صداست"



قرآن بخوان، جواب تو سنگ است پشت سنگ



قرآن بخوان به نیزه، به آواز سرخ رنگ



قران بخوان که سوز صدايت ستودني است



قرآن بخوان به نيزه نگاهت سرودني است



بر نيزه ها نگاه تو لبريز آفتاب



قرآن بخوان به لحن عطش ريز آفتاب



***

بر نيزه مثل حادثه تصویر مي شوي



آيينه مي وزد، وَ تو تکثير مي شوي



از سمت و سوي مشرق دل هاي بي قرار



روزي هزار مرتبه تفسير مي شوي



***

اي آشناي گمشده در اوج زخم ها



اي صید دست و پا زده در موج زخم ها



امشب به خط نستِعَليقت کشيده ام



با زخم هاي سرخ و عميقت کشيده ام



در باور زمين شده اي يکّه تازتر



بر نيزه مي شود سر تو سرفرازتر



 ***

دارند مي برند به کابوس زخم هات



آنان که آمدند به پابوس زخم هات



پس حق بده که شاعر خسته چنين کشد



يک آسمان ستاره ي خون بر زمين کشد



داغ تو ماه را به زمين هم کشيده است



خورشيد و ماه را چه کس اين گونه ديده است؟



 ***

خورشيد و ماه با غم جانکاه مي روند



شانه به شانه بر سر ني راه مي روند



 



www.hossein-sangari.blogfa.com


کلمات کلیدی این مطلب :  وقتی ، تمام ، صاعقه ، ها ، را ، جنون ، گرفت ، - ، طوفان ، وزید ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/10 در ساعت : 22:51:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1797


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/10 در ساعت : 23:49:54
سلام و عرض ارادت
عاشوراییتان دلنشین ، غم آشنا و کربلایی بود ، دست مریزاد
اشرف گیلانی
1390/10/11 در ساعت : 12:22:48
از پا حسين افتاد و ما بر پاي بوديم
زينب اسيري رفت و ما برجاي بوديم
مریم روحانی
1390/10/11 در ساعت : 22:23:55
سلام و عرض ادب
بسیار زیبا بود همچون دیگر شعرهایتان
ممنون
سید مهدی نژاد هاشمی
1390/10/10 در ساعت : 23:38:37
سلام سنگری عزیز خوشحالم یکی از بهترین اشعار عاشورایی را از شما می خوانم مانازی دوست عزیز
------------
پاسخ:سلام بر شما ... نظر لطف شماست
سارا وفایی زاده
1390/10/11 در ساعت : 11:30:45
سلام جناب آقای سنگری

درود بر قلمتان.

اجرتان با صاحب شعر.
مصطفی پورکریمی
1390/10/11 در ساعت : 20:42:10
سلام بر شاعر عاشورایی جناب سنگری گرامی

در باور زمين شده اي يکّه تازتر

بر نيزه مي شود سر تو سرفرازتر

زیبا و ماهرانه بود درپناه حضرتش سلامت بمانید .
علی سعادتخانی
1390/10/11 در ساعت : 10:18:57
سرشار بود ازجاودانگی عاشورا ، حزن و اندوه آسمانی کربلا و مکتب الهی سیدالشهدا(ع).
موفق باشید شاعر
مجید مه آبادی
1390/10/11 در ساعت : 15:34:49
داغ تو ماه را به زمين هم کشيده است

خورشيد و ماه را چه کس اين گونه ديده است؟

سلام جناب سنگري...دلنشين بود
صادق رحمانی
1390/10/12 در ساعت : 12:36:54
احسنت. بهره بردم.
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/11 در ساعت : 9:49:24
سلام
کار زیبایی خواندم چون دیگر اشعار شما
محسن یاری
1390/10/11 در ساعت : 13:56:46
خیلی زیبا داداش حسین کار جدید و قشنگی بود اجرت با امام حسین .
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/12 در ساعت : 8:5:43
سلام دوست خوبم


كار قشنگ شما را خواندم


موفق باشيد

وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com
بازدید امروز : 5,419 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,953,580
logo-samandehi