دمی با ما بیا میخانه خوش باش
بنوش ازباده ی پیمانه خوش باش
بنوش از لعل آن لب تا توانی
چو مستی شد فزون مستانه خوش باش
شنیدم ساقی میخانه می گفت
که با خال لب جانانه خوش باش
مده پندم پیاله پر ز می کن
به دیر وکعبه و بتخانه خوش باش
نگارم از لب شیرین خود گفت
ببر معشوقه را در خانه خوش باش
نصاب عشق ما بیرون ز حد است
تو با این راوی افسانه خوش باش
اگر شمعی بسوزد در دل ما
محبت کن تو باپروانه خوش باش
مکن از شعر این عاشق خیالی
برو با عاشقان رندانه خوش باش
منم دیوانه ی عشق تو صهبا
تو با این عاشق دیوانه خوش باش
سعیدزاده بیدگلی(صهبا)
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/11/9 در ساعت : 19:28:29
| تعداد مشاهده این شعر :
1364
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.