باسلام و احترام به آقای خوشدل عزیز.
پناه می برم این بار، بارِ آخر ماست
شکسته ایم قرار، این قرار آخر ماست
سوال : پناه می برم این بار و این آخرین بارپناه بردن ما است ؟ به چی پناه می بری ؟!
مسیر فاصله ها از کنار دام گذشت
فرار کرده غزالی،شکار آخر ماست
سوال : شعرتان را انتظارفرج به پایان برده اید و شعر حال وهوای سرودن دروصف آقاامان زمان را دارد و این بیت اینگونه معنا می دهد که شکار آخر شما غزالی ست که فرار کرده است ؟!! واژه ی فرار چندان مناسب نیست
تمام شد ، همه خواندند بیت آخر را
و هر چه هست در این ابتکار آخر ماست
ملال نیست اگر بغض دارم و لبخند
که عشق بازی آب و شراره باور ماست
جسارت : حتمادرتایپ شرار را شراره تایپ کرده اید که (ه)راحذف کنید
غم غریبی و دوری و کنج تنهائی
و انتظار فرج ، شاهکار آخر ماست
موفق باشید و سربلند .
////////////////
سلام بر دوست عزیز جناب فرجی مهربان.
چقدر لذت بخش است زمانی که از دوستی فرهیخته سوالاتی را گویای دقت نظر و عنایت عالمانه وی است ، بشنوی و در صدد پاسخ برآیی که البته قصد من صرفا بیان هدفم از این نوشتار بوده و راهنمائی آن عزیز، راهگشا خواهد بود. به هر تقدیر، بسیار ممنونم از حسن توجهتان.
و اما بعد؛ منظور از (( پناه می برم)) ، همان واژه عرفی و معمولی است که به هنگام استیصال و اضطرار ، فردی می گوید (( به خدا پناه می برم))، یعنی (( خیلی مستاصلم)) و منظور من این است که (( خیلی مستاصلم و این اشنباهی که از من سر زده که همان شکستن قرار می باشد، اشتباه و قصور آخرین من خواهد بود و دیگر تکرار نخواهم کرد))
در مورد (( مسیر فاصله ها...)) ، منظور این است که رسیدن به مطلوب که در اینجا بعنوان شکار از آن نام برده شده است، چنان تیزپا و زیرک است که با وجودی که دامم را پهن نموده ام، از کنار آن گدشته و به عشق من پابند نگردید در حالی که این غزال فرار کرده ( عشق به مهدی) ، تنها فرصت رسیدن به عشق واقعی است و جایگزینی ندارد.
در مورد کلمه ((شراره)) ، اشتباه تایپی وجود ندارد و منظورم دقیقا (( شراره)) می باشد. شراره در لغت به معنای جرقه های کوچک آتش، شعله های کوچک و غیره است که در اینجا هدف حقیر، تشبیه اشک و لبخند به معنای دو عنصر متضاد ، به آب و آتش می باشد.
برقرار باشید و مرا از راهنمائی هایتان متنعم فرمائید.