ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آخر شهنامه را فهمید ورفت


 



 



آخر شهنامه را فهمید و رفت



از شما ای عاشقان رنجید ورفت



 



شاعری ازجنس این شب ها نبود



در همان پیچی که دل پیچید رفت



 



در دو دستان شما نان دیده بود



قرص چشمان شما را دید و رفت



 



آی لب های صمیمی تر زشعر



شاعری بر کارتان خندید و رفت



 



می شود پیچید از راه بهشت



راه را از آشنا پرسید و رفت



 



می شود قیصر شد و سلمان گذشت



می شود سید شد و تابید و رفت



 



می شود در نیمه راه عاشقی



آخر شهنامه را فهمید ورفت


کلمات کلیدی این مطلب :  آخر ، شهنامه ، را ، فهمید ، ورفت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/17 در ساعت : 9:3:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  1206


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکبر نبوی
1390/11/17 در ساعت : 18:16:12
درود بر جناب عالی
حس شعرتان بسیار زیباست.
گمان می کنم چنانچه در باره ی معنای یکی دو بیت، همچون: می شود پیچید از راه بهشت / راه را از آشنا پرسید و رفت/ درنگ بیش تری بفرمایید بر زیبایی کار افزوده می شود. جسارتا تصور می کنم گاهی معنا فدای لفظ شده است.
آنچه نوشتم خوانش یک شاگرد است.
سربلندی تان افزون
&&&&&
بسيار سپاسگذارم كه مرا به تامل واداشتيد...نگاهتان استادانه است جناب نبوي
سارا وفایی زاده
1390/11/17 در ساعت : 10:4:21
سلام

شعر زیبایتان را خواندم.

مانا باشید.
&&&&
همچنين
اعظم پردل
1390/11/17 در ساعت : 11:56:41
باسلام
شعر زیبایی بود جناب توحیدی موفق باشید
*****
ممنون از نگاهتان
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/11/17 در ساعت : 16:55:41
سلام و عرض ارات
دست مریزاد قشنگ بود ، برقرار باشید
&&&&&
تشكر استاد مهربان
بازدید امروز : 10,109 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,502
logo-samandehi