سلاح سردم قلم و تیر و کمون و سنگه
سلاح گرمم نفس باروتی تفنگه
تو کنفرانس خبری وقتی دروغ می شنوی
خبر نگار اگر باشی کفش تو کفش جنگه
بد بگی بد می شنوی از کوهی که روبروته
تفنگ و برداری جوابت از لب تفنگه
هرجا که نفت و می بینی قشون کشی می کنی
دنیا فقط با نفت و بشکه هاش برات قشنگه
تو مثل کبکی که سرش تو برفه قایم شدی
قایم باشک بازی نکن که دنیا گوش به زنگه
جنایت تو دل تاریخ و به درد آورده
اسم تو هر کجا بیاد مثل لکه ننگه
با کی می خوای بجنگی با یه بچه نیمه جون؟
که با تفنگ پلاستیکی با تو می خواد بجنگه
خلیج فارسمون و کی از ما می خواد بگیره
رو دم گربه پا نزار که گربه مون پلنگه!
همیشه چاه کن ته چاهه واسه چی می کنی؟
زمین پر از پنجه چاه کنای رنگارنگه
پونه نیکوی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:11:31
| تعداد مشاهده این شعر :
1468
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.