ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



*نیایش*


خداوندا! می دانم که اگر رد دریا را بگیرم ، در چشمان زیبای تو پیدا می شوم . و اگر رد شب را بگیرم به گیسوان سیاه تو می رسم و اگر از پی پرندگان افق بگردم در نور تو پیدا می شوم ای نور علی نور.*



دوست دارم ترانه ای بسرایم و تو را در آن نجوا کنم. می خواهم سیبی حتی کوچک باشم در دستان مهربان تو و می دانم که تو مرا بیشتر از آنچه که تصور کنم دوست می داری و توئی که از رگ گردن به من نزدیکتری...



پروردگارا!زمانی که کلامت را باز می کنم با خود می گویم بخوان و بالا برو...بخوان به نام پروردگارت ...با صدای بلند وباترتیل تلاوت کن؛بخوان تا کلمات دوست در صدایت جریان یابد و چه زیباست احساس بنده ای که خود را روح خدا می داند و خلیفه ی او در زمین....



در دشت های خیال که گام بر می دارم وجود یخزده ام در آتش شگفتی ذوب می شود و احساس می کنم دوباره زنده شده ام. احساس می کنم آن پیله ی سختی را که خود تنیده ام پس زده ام و حال به زیبایی های تو رسیده ام. احساس می کنم که آسمان ها را زیر پا گذاشته ام و حال در دستان مهربان تو بیدار شده ام.



خدایا می دانم که تو در وجود من از احساسات من با خبرب پس جمله کوتاه می کنم.



چه توانم بگویم که دیگر فکرم عاجز است و تو در غالب یک جسم نمی گنجی پروردگار من وخود گوئی:"سبحان الله عما یصفون"



تو زیبایی زیباتر از هر چیز دلنوازی که خود آفریده ای تو بزرگی بزرگتر از هرآنچه که خلق کرده ای چون هفت زمین و هفت آسمان ...وتو عاشقی که خود عشق را آفریده ای و هر کس که عاشق شود به تو رسد وخود دیه ی اوئی و راست می گوئی:



الیس الله بکاف عبده



آیاخدا برای بنده اش کافی نیست؟



 http://www.smstak.com/wp-content/uploads/2011/06/doa1.jpg 



 



 



* http://www.m-mehdizade.ir/blog/?p=13


کلمات کلیدی این مطلب :  *نیایش* ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/9 در ساعت : 11:19:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  979


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هدیه ارجمند
1390/12/9 در ساعت : 13:43:42
سلام سرکارخانم زرعی گرامی.....
ممنون از حضور شما ونظر لطفتون
زیبا بود نیایش شما با پروردگار....
موفق باشید....
یا علی.....

**********************

سلام متشکرم
شما هم موفق باشید
عبدالرحیم سعیدی راد
1390/12/9 در ساعت : 15:49:0
سلام. متن زيبايي ست. و بسيار زيبا و پسنديده است كه هر اديبي با خالق خويش به نيكويي سخن بگويد. در نيايش شما رد پاي آشكاري از نوشته هاش شاعر و نويسنده تواناي معاصر آقاي مهديزاده كه بيشتر به قلم نثرشان شهرذت دارند ديده مي شود. گاه جملات و تعابير ايشان به وضوح ديده مي شود. مثل: اگر رد شب را بگیرم به گیسوان سیاه تو می رسم كه البته اين هم نشاني متن آقاي مهديزاده: http://www.nasii.parsiblog.com/posts/10
مهديزاده مي گويد: می دانم اگر رد شب را بگیرم به زلف سیاه تو می رسم /و اگر رد دریا را بگیرم، در چشم های تو بیدار می شوم .
ديگر اينكه نيايش هايي از اين دست هم در كارهاي مهديزاده ديده مي شود و هم در كارهاي اين حقير (مراجعه كنيد به كتاب حق با آفتابگردانهاست و اين نشاني http://nasreadabi.blogfa.com/8707.aspx )
موفق باشيد


*****************

سلام استاد سعیدی.
باور کنید این اولین باره که من دارم این متن رو می خونم.
برام خیلی عجیب و جالب بود...
البته نمی دونم من که این متن رو تا به حال نخونده بودم اما شاید غیر مستقیم از کسی شنیدم و به ذهنم نشسته با توجه به اینکه من این متن رو هم اوایل سال سوم راهنماییم نوشته بودم (برای مسابقات) یعنی حدودا مهرماه سال 89...
ولی بازم متشکرم از راهنماییتون استاد
سایت ایشون رو هم پیدا کردم(http://www.m-mehdizade.ir/blog/?p=13)
ظاهرا ایشون قبل از بنده این متن رو نوشتند و بر من هست که اگر اتفاقی هم شنیدم از دین ایشون بیرون بیام.
بازم ممنونم از راهنماییتون
موفق باشید
یاسر رمضانی
1390/12/9 در ساعت : 12:31:55
سلام ممنون از لطفتون
واقعا جمله های شما هم به دل میشینه
راستش در مورد دیگه شعری نیست مجبور شدم بعضی قسمتهاشو تغییر بدم تا طولانی بشه آخه متن اصلیش خیلی کوتاهه
(دیگه) هم به خاطر این تغییر ندادم به (دیگر) چون اگه با فریاد خوانده بشه واقعا جالبتره
ممنون
موفق باشی

*************************
سلام خواهش می کنم
شما هم موفق باشید
اکرم بهرامچی
1390/12/9 در ساعت : 19:39:17
درود بر قلم و نگاه عرفانی و لطیفی که داری/دست مریزاد

**************

متشکرم خانم بهرامچی
نظر لطف شماست
بازدید امروز : 10,257 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,650
logo-samandehi