بهار اســـــت و با تو بـــــهاری ترم
توئی گلـــتر و مـــن قـــــناری ترم
«بســــی پر زدم تا رســـیدم به تو»
چو از خویــــش بی تو فراری ترم
چه می شــــد تو را من سزاوار شم
چو مُو ســــر به آغـــوش دلدار شم
«اگرحکم مرگ من اجباری است »
به حکم تــــو بهـــتر که بـر دار شم
نگاهــت به من بال و پـــر می دهد
دلم بـــــی تو فــــریــاد سر می دهد
«کمی یــــاد مـن باش ای مهربان »
محــــبّت ، محــــــبّت ثمــر می دهد
بـــــیا در شــــب تـــار مــن ماه شو
دلــیل مــن ای دوســـت در راه شو
«چه بازی شــده عمر بی بودنت»
که با خویـــش گـــــفتم همـــه آه شو
*****************
مصاریع داخل گیومه وام است از چهارپاره ی سرکار خانم زرعی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/12/19 در ساعت : 20:0:47
| تعداد مشاهده این شعر :
1341
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.