چشمهایت تا که با آیینه ها صادق شدند
عاشقی را صید کردند و به آن لایق شدند
مرد مومن! تو نمی دانی چه شوری شد به پا
وقتی از طرز نگاهت گنگ ها ناطق شدند
تو سخن گفتی و در عالم به پا شد ولوله
خنده کردی و تمام شیعه ها عاشق شدند
پرده ای افتاد و ما درگیر هجرانت شدیم
از همانجا بغض های ما همه هق هق شدند
وه! چه تقدیری ! که تا موعود, بهر دشمنان
چشمهای روشن ات آیینه های دق شدند
............................................................................................................................
ز دیده ات غم چندین هزاره می ریزد
هزار حرف و هزاران اشاره می ریزد
فراق تو که زمانی جهان از آن بگریست
به هم زمین و زمان را دوباره می ریزد
سر دو راهی خیریم و شر بیا که اگر...
بیایی از نگهت استخاره می ریزد
بیا که بهر نجات تمام مظلومین
ز چشم مومن تو راه چاره می ریزد
تو گر عبای خودت را کمی تکان بدهی
برای دخترکان گوشواره می ریزد
دعا بکن! به دعای تو میرسد از راه
همان که از شب زلفش ستاره می ریزد
...................................................................
به چشمهای قشنگت سلام! موسی صدر
غزل ترین غزل ِ ناتمام ! موسی صدر
تو ای که بال و پرت را چه سنگها که زدند
تو ای پرنده ی در بند و دام ! موسی صدر
سلام! سید آشفته موی ایرانی...
طنین معجزه! روح کلام! موسی صدر
به جان شیعه قسم میخورم که روح الله...
نشسته بود به راهت مدام , موسی صدر
حرام ها همه اینجا حلال شد...برگرد
بیا که عشق نگردد حرام , موسی صدر
بیا و سوره ی بالا بلند قرآن را...
بخوان به نام " الف میم و لام " موسی صدر
چه خسته ایم و چه تلخیم و بغض ها داریم...
ز چرخ و زندگی بی مرام ! موسی صدر
ولی به چشم تو سوگند ای مه بیروت
ندارد این همه مستی دوام ، موسی صدر
خمار میشود این روزگار فردا صبح...
تو میرسی ز ره آندم ، امام موسی صدر