(یار ما دل آزار است پشت گپ چه میگردی

ظالم و ستمگار است پشت گپ چه میگردی)

                              (صوفی عشقری)          

در سرم غمی یار است پشت گپ چه گردی

سینه ام گرفتار است پشت گپ چه میگردی

در فضای درد و عشق در محیط تنهایی

قلب من داغدار است پشت گپ چه میگردی

کوه آواز تو بود در زبان خاموشی

تیشه هم یک اسرار است پشت گپ چه میگردی

آسمان در من نالید آسمان درمن بارید

درد من هم بسیار است پشت گپ چه میگردی

عشق در رگ ها دوید قلب من دیوانه شد

عشق تو نگونسار است گشت گپ چه میگردی

صد صدا مجنون در دل رنگ لیلی می پالید

درد ِصحرا دشوار است پشت گپ چه میگردی

من بهار چشماتم در فضای بیتابی

دیده ها انتظار است پشت گپ چه میگردی

عبدالله بیخود