با سلام
ابیاتی که در زیر می آید گزیده ای از اشعاری است که در ماه فروردین در سایت خواندم بعضی از آنها که صنعت خاصی داشتند اشاره کردم و بقیه با عنوان منتخب آمدند از دوستان شاعر زیادی که احتمالا از آنها بیتی در پست نیست عذر می خواهم حجم کار بالا بود امیدوارم پست خوبی شده باشد:
علیرضا قزوه:تشبیه
به آب دیده ات، هر صبح، دل را شستوشویی ده
دکانِ دوست را پاکیزه با جاروبِ مژگان کن
عباس خوش عمل کاشانی:بلاغت کلام:
می توانم به نسیمی دل خود را بسپارم
به ورقهای گل اندیشه ی خود را بنگارم
می توانم سحر از پنجره ی روشن خورشید
غزل وحشی خود را به تماشا بگذارم
ابراهیم حاج محمدی:سلامه الاختراع یا ابداع و متافورا (یک بغل حس زمستان)
آبهائی که به سردی تگرگ ،
محمد روحانی ( نجوا کاشانی )(منتخب)
مصطفی چون شمع و او پروانه ای گرد وجودش
ایـن چنیـن پـروانـه ای از سوختن پروا ندارد
کاظم نظری بقا(منتخب)
فضای خانه پذیرای دست موسی نیست
وگرنه پنجره ها را همیشه طوری هست
رضا اسماعیلی: استعاره(پرنده ی سیاره بقیع)
غمگينترين پرنده ی سيّاره ی بقيع!
بال و پر شكسته ی روح تو را ، سلام
عبدالرحیم سعیدی راد:(منتخب)
بعد از شب انتظار آمد بي تو
شوريده و بي قرار آمد بي تو
آقاي غريب من كه دلتنگ توام
يكبار دگر بهار آمد بي تو
صادق رحمانی: (منتخب)
آخرین برگ افتاد
از درخت اسفند
بر سر سفره ی صبح
تپشی سرخ در آن پیله ی لبریز از آب
لکنت ثانیه ها
گوش کن....
فروردین!
مصطفی پور کریمی: ذو قافیتین:
می بَـــرد آهِ شبــم از سینــه ی مهتاب،تاب
واکُنــد بر روی من از بابِ استحباب،باب
علي رضا آيت اللهي(منتخب)
بر گلبن تيغدار شهر قمصر
در فصل بهار ، رنگ و بوئي دارم
ناصر عرفانیان:(منتخب)
ای وسعت روشنا یی روح سحر
بر خاک درت شوق دمیدن داریم
محمد وثوقی:(منتخب)
دور بزن
انگار باران را جا گذاشتهام
ـ تو بودی یا نه
جادههای سربههوا
تمام البرز را به خیال نبودنت
سوت میزدند
رضا کرمی:(منتخب)
چشمه ای مجنونم و یک عمر با این دلخوشم:
مشک ها اشک مرا تا کوی لیلا می برند
حمید رضا اقبالدوست:انگارش(شاعر به گونه ای می سراید که انگار خبرش واقعی است)
انجمن حمایت از حیوانات
به گاو بازی ماتادورها
معترض شده است
گاوها را باید
محترمانه به سلاخ خانه سپرد
محسن حسن زاده لیله کوهی: پرسونیفیکاسیون
شبي كه پلك گشودند چشم دريا را
نگاه ژرف تو آشفت آسمانها را
رستم وهاب نیا:(منتخب)
بدیدم شاخه خشکی در آتش
سراپا شعله می افشاند و می گفت
که تا پیوند نخل سبز بودم
گلی بر من چنین زیبنده نشکفت
محمد حسین انصاری نژاد:تلمیح
گلدوزی تارو پودش ،افسون دیو سپید ست
آهنگ خون سیاوش ،بر هر نخ دار قالی
سید حسن رستگار:(منتخب)
این خانه که نمناک ز باران سرشک است
از طعنه ی کوچه غم بسیار کشیده است
سید مهدی نژاد هاشمی: (منتخب)
ای ننگ بر آغوش نامردان که می دانند..!
پشت مرا شمشیر عریان درک خواهد کرد
سید حسن مبارز:(منتخب)
ای بخت مدد کن که دلی سوخته باشم
شمعی شده و دم به دم افروخته باشم
میترا داودی نیا: آرکائیسم(کمند):
تاجاذبه ی چشم تو مانند کمند است
این ساده دل عاشق من نیز به بند است
سید علمدار ابوطالبی نژاد: (منتخب)
من می خواهم بهاررا بو بکنم
با چشم دلم نظر به هرسوبکنم
درسینه هرآنچه هست ازکینه وبغض
بامهر دراین زمانه جاروبکنم
سیده فاطمه صداقتی نیا: (منتخب)
سهم من ازین درخت
جوجه ای
که از خواب گنجشکی مرده
بیدار شدو
بر برگ های خیابان افتاد
علیرضا رجبعلیزاده کاشانی:(منتخب)
شام هامان در حصار خرقه پشمينه رفت
صبح هامان بر حصير كهنه طاعات ما
بهرام الهی: انگاره وار(قرمز نوشتن نام ماهی و ارتباطش با به مرگ تهدید کردن)
آنشب
کنار حوض خانه
ماهی بیچاره را به مرگ
تهدید کردی
مجید مه آبادی: (منتخب)
ديدن شكوفه ها
دلهره ام را كم نمي كند
مي خواستم
تورا با درختان باغچه
آشتي دهم
محسن رضوی: (منتخب)
پرچم مرز و بوم ایران است
بر فراز جزایری آباد
های وهوی قبیله های خرد
مثل هوهوی بوته ها در باد
محمد شکری فرد(منتخب)
حکایتی شده این عشق بین دشمن و دوست
وَ نقش اولِ این داستان،رسید به من
ناصر حامدی: (منتخب)
بلند حرف بزن ماه بی قرینه،ولی
مراقب سخنت باش،شب خبرچین است
مصطفی معارف: (منتخب)
سعادت ِمن و تو، همچـواَسب رهوار است
که بی نوازش تو لـَـنـــــگ می شود گاهی
احمد رضا قدیریان: ایهام(در نهنگ)
این سال «نهنگ» هم بیفتد ای کاش
چون «ماهی کوچکی» به قلاب شما
علی میرزایی: ردالقافیه:
پا به جایی می برد ما را در این ره سر به جایی
عقل آخر بین به جایی عشق افسون گر به جایی
چون حبابی روی موجم تا در این طوفان هستی
ساحلم جایی بردا مواج هم خود سر به جایی
زهرا شعبانی:سیاق الاعداد:
گوشه ای پیچ و تاب راهت را...، گوشه ای صحن و بارگاهت را...
یک حرم غرق ناله و اندوه، یک جهان قلب شعله ور بکشم
حسین سنگری:سمبل:آئینه
می نشاند در مسیر آسمان خورشید را
پاک خواهد کرد از آیینه ها تردید را
حمید خصلتی: تتابع اضافات:
باد می خوانددر گوش سپیداربه ناز
نغمه ی دلکش سرسبزی فردایی چند
اکرم بهرامچی :(منتخب)
چشمان من رد شما را جستجو میکرد
برخورد کرد آخر میان باغ شب بوها
بارق شفیعی:(منتخب)
وآنگه که بشکفد به دلی ذوق بوسه ات
گردد چراغ خلوت اندیشۀ کسی