ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تو نيستي و سکوت مرا نمي شکني/به سرفه اي، به نگاهي به بال و پر زدني

لیلایی 10

تو نيستي و سکوت مرا نمي شکني
به سرفه اي، به نگاهي به بال و پر زدني
تو نيستي و برايت جليقه مي بافم
دلم خوش است به اين ميل هاي بافتني
به ميل ها که برايم خيال مي بافند
خيالبافي يک روز دوست داشتني
به ميل ها که از اخبار شهر بي خبرند
نخوانده اند که ليلا شده دوباره زني
نخوانده اند از آغوش خاک و تاول و برف
نخوانده اند از آتشفشان سوختني
لباس گرم نپوشيدي و تو را بردند
بدون شال و کلاهت، بدون پيرهن
که دکمه دکمه براي تو بسته ام هر روز
تو با نگاه که مريم، عصاي دست مني
عصاي دست تو بودم، کدام دست عزيز؟
همان دو دست که جا مانده اند از کفني
تو آمدي و صدا از دري بلند نشد
تو آمدي و نيامد صداي در زدني
مرا دوباره به حال خودم رها کردي
خدا نشان ندهد داغ مرد را به زني


پونه نيکويي - بندرانزلي
 

کلمات کلیدی این مطلب :  تو ، نيستي ، و ، سکوت ، مرا ، نمي ، شکني/به ، سرفه ، اي، ، به ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:15:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  1109


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,116 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,565,076
logo-samandehi