عاشقی را تا رعایت می کند رأس الحسین
نور باقی را تلاوت می کند رأس الحسین
خفتگان کهف های خامش تاریخ را
کهف می خواند هدایت می کند رأس الحسین
بر فراز نیزه ی خون چشم هایت را بدوز
تا ببینی چون صناعت می کند رأس الحسین
در مقام بی دریغ اش گریه ها بی مزد نیست
عاشقان اش را شفاعت می کند رأس الحسین
در حضورش سفره سفره دردها را پهن کن
داعیان را استجابت می کند رأس الحسین
از جفای خیزران و ضربه های بی امان
ماه را هرشب حکایت می کند رأس الحسین
هفت گردون را به خون آغشته در گودال عشق
تا به روز حشر امارت می کند رأس الحسین
چهارده قرن است مشتاقانه هرشب تا سحر
با خدای خویش خلوت می کند رأس الحسین
ای بقا گر عاشقی کردی شبانگاهی ترا
داخل باغ سعادت می کند رأس الحسین
دمشق
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/2/13 در ساعت : 21:33:44
| تعداد مشاهده این شعر :
928
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.