ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ريزعلي توي قصه ها برگرد
 
باز باران گرفت و غرش رعد
زد به صحرا نهيب آتش و گرد
نوحه سرداد؛ باد در كوچه
بست؛ درها و چفت پنجره  مرد
 دست باد از ميان پنجره ها
گرد صحرا به خانه مي آورد
مي چكيد اشكهاي ابر بهار
قطره قطره به روي نرگس زرد...
***
شال سرخم به روي شانه و من؛
مي نشينم كنار كرسي سرد
يادم آيد ترانه اي كه مرا
عاشق جنگل و بيابان كرد.
 
"باز باران"...ترانه اي كه گذشت
ساده از  فصلهاي دندان درد
پرسش از داستان چشمه و سنگ
درس افراسياب و صبح نبرد
 
مشق شبها  ميان  گربه  و تب
وهمها  در خيال؛ مي پرورد
من همان  دختري خجل بودم
در دل بي قرار شب؛ ولگرد
 
 كودكي ها گذشت و درس و كلاس
شد از امكان خواندنم دلسرد
قهرمان كلاس؛ گم شده است
ريزعلي جان به  قصه ها برگرد...    
کلمات کلیدی این مطلب :  ريزعلي ، توي ، قصه ، ها ، برگرد ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/17 در ساعت : 14:34:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  1452


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/2/17 در ساعت : 14:44:25
سلام بانوی ارجمند
زیباست و دلکش
برقرار باشید

--------------------

سلام
ممنون از شما شاعر بزرگوار
اکبر نبوی
1391/2/17 در ساعت : 15:42:24
درود بر سرکار عالی
هماره از خواندن اشعار لطیف تان لذت برده ام، از این شعر زیبا هم محظوظ شدم. دست مریزاد
سربلند باشید
---------------------------------------


سلام استاد
بي نهايت ممنون از نظر ارزشمندتان
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/2/18 در ساعت : 11:16:16
سلام و عرض ارادت
شعر و نقاشی هر دو زیباست ، یک روایت دلنشین و اثر بخش ، دست مریزاد و برقرار باشید

با عرض پوزش :
در مصراع چهارم واژه ها به طور مناسب جاگیری نکرده اند و به روانی شعر آسیب می رسانند
------------------------------

سلام استاد گرانمايه و سپاس از توجهتون
سید اکبر سلیمانی
1391/2/18 در ساعت : 11:41:16
سلام. شما شعر امروزو خوب می شناسین ولی این شعر به پرداخت بیشتری نیاز داره. مثلا در مصرع " یاد آن مدرسه، معلم و گچ" اگه " و" بین معلم و گچ را برداری نه تنها به شعر لطمه ای نمی زنه بلکه بهتر هم میشه یا در همین مصرع، " آن" صرفا واسه پرکردن وزن اومده و تو ذوق میزنه.در مصرع 4 "بست درها و چفت پنجره مرد" اولا دیگه تو شعر امروز اینکه بخوای ارکان جمله رو به هم بریزی و جای فعل و فاعل و...را عوض کنی، پذیرفته نیست.اگه هم الان بپذیریم نبود " را " خیلی تو ذوق میزنه.همچنین در بیت 3 و 4 دوبار کلمه " زرد " را قافیه قرار دادین و این جالب نیست و...
جسارت منو ببخشید. سبز باشی
------------------------------


سلام دوست گرانقدر و ممنون از تذكراتتون-ارزشمند بودند واستفاده بردم

قصد م گفتن شعر امروز نبود ولي به هرحال شايد همونطوري شده كه شما گفتيد.
در مورد مصرع چهار ؛ شايد اين فرم براي دل خودم كشش بيشتري داشته و متاسفانه انگار اينبار نشد آنچه كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند.. در باره ي را هم كه گفته بوديد به شدت توي ذوق مي زند كدام را را مي گوييد؟ من رايي درين مصرع نديدم.
در مورد بيت سه هم اشتباه تايپي بود...كرسي سرد رو به اشتباه كرسي زرد نوشته بودم و ممنون كه يادم آورديد.
در باره ي زيبايي حذف واو بين معلم و گچ هم با شما موافقم .
ازين همه توجه سپاس
ابراهیم حاج محمدی
1391/2/22 در ساعت : 21:12:40
سلام خانم گوهر شاهي عزيز
من اهل و ساكن فريمان هستم . ولي تربت جام زياد بوده ام . اوائل انقلاب افتخار خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تربت جام را داشتم .

------------------------------

به هرحال بين اين دو خاك؛ فاصله ي چنداني نيست...جز اينكه آن خاك مطهري پرور بود و اين خاك دوتار و سماع پرور. مزيد افتخار است.
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/2/26 در ساعت : 12:16:32
سلام
شعر خوبی است خواستم بگویم که ریزعلی به قصه ها برگشته است اما دیگر کودک نیست
من در منظومه ی بلند نیمایی که در کتابی با عنوان « جادوی جاودان جنون »که در نمایشگاه امسال ارائه شد از او یاد کرده ام
سری به وبلاگ من بزنید اطلاعاتش هست
moalish.blogfa.com
ممنون

-------------------------------

سلام
سپاس از شما بزرگوار.
مصطفی پورکریمی
1391/2/18 در ساعت : 0:18:49
سلام خانم گوهرشاهی گرامی

قطعه ی بسیار زیبایی بود . از قاب نقاشی ها هم ترانه می چکد زنده باشید


----------------------------
سلام استاد
سپاس بيكران از نظر مهربانانه و ارزشمندتان
ابراهیم حاج محمدی
1391/2/18 در ساعت : 18:14:9
سلام بر هم ولايتي گرامي ما
از اين سروده ي زيبا و جدا بياد ماندني و طرح هنرمندانه ي ذيل آن بسيار لذت بردم . ذيفنون بمانيد . يا علي .

---------------------------


سلام استاد
باعث افتخارم است كه شما هم تربت جامي هستيد و اهل همان خاك ساكت و عارف . ممنون از لقب ارزشمندتان كه البته هنوز كار دارد تا شايد روزي به لطف خدا و محبت شما بزرگان به لايقش بشود دست يافت.
رزیتا گوهرشاهی
1391/2/22 در ساعت : 10:36:57
شعر زيبا ودلنشيني بود راشين عزيزم خواندم ولذت وافر بردم
آفرين بر تو وقلم توانايت
شاعرانگيت مستدام
حمیده میرزاد
1391/2/17 در ساعت : 16:19:25
سلام بر بانوی شعر وشعور
خواندم بسیار زیبا وروان سروده اید.
ماندگار باشید

---------------------------

سلام بانو
سپاس بي نهايت از همراهيتان
علی رضا آیت اللهی
1391/2/18 در ساعت : 17:57:29
هنر « تجسٌم در تضاد » مي تواند به تآمل ختم شود .
در اين شعر نيز بي پيرايه بوده ايد و دچار تكلٌف نشده ايد .
صداقت در « ابراز احساس » شما خود به يك شعر ميماند .
توصيفي است در نهايت عرصه و نوستالوژيي در بلنداي اعيان
و نهايتا" در فراخناي گذشت زمان است كه شاعر رنجيده خاطر گريبان روزگار « ارزش كُش » را مي چسبد به شكوه و شكايت :
« ريز علي توي قصٌه ها برگرد » ...
... و خواننده را به اين تامل وا ميدارد كه حال ريز علي و ريزعلي ها حتي در قصٌه هاي دبستاني ما هم ارزش خود را از دست داده اند .

-------------------------------------------


سلام استاد
مهرباني و نگاه دردكاوانه تان براي اين حقير ارزشي وصف ناپذير دارد. هيچ طوري نمي شود سپاسگذار اينهمه فروتني بود. سپاس بيكران
رزیتا گوهرشاهی
1391/2/22 در ساعت : 10:35:21
شعرت خيلي قشنگ بود راشين عزيزم خوندم و لذت بردم آفرين برتو وقلم توانايت
شاعرانگيت مستدام
------------------------------------

سلام خواهر نازنينم...بي نهايت ممنونم از حضور قشنگت ونظر مهربانانه ت
بازدید امروز : 10,194 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,587
logo-samandehi