ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رباعی


تا سر به سر حادثه بگذارد تیغ

بذر خفقان و مرگ می کارد تیغ

رفتیم...تلف شدیم ... مردیم... ولی

دست از سر زخم برنمی دارد تیغ!


کلمات کلیدی این مطلب :  رباعی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/25 در ساعت : 1:50:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  1295


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1391/2/25 در ساعت : 4:26:53
درود برشما.ای کاش حضور پررنگتری در سایت داشته باشید....واما رباعی از آن رباعیات ماندگار و زبانزد خواهد بود.


___________________________

سلام و سپاس
به روی چشم .
مژده ژیان
1391/2/25 در ساعت : 10:11:12
دلت دريايي بانو كه برنده تر از تيغ از تيغ سخن گفتي
محمّد نقیان
1391/2/28 در ساعت : 2:14:25
سلام؛ لذّت بردم. مصرع آخر هم به خوبی از پس رباعی براومده. درود بر شما@};-
دکتر آرزو صفایی
1391/2/25 در ساعت : 12:0:16
سلام بانو
زیباست و دلنشین
برقرار باشید
معصومه عرفانی (عرفان)
1391/2/25 در ساعت : 2:41:32
سلام خانم دکتر رضایی عزیز بسیار زیبا سرودید
سید اکبر سلیمانی
1391/2/25 در ساعت : 13:31:14
سلام خانم دکتر. رباعی بسیار زیبایی بود. از اون کارای ماندگاره.دعوتین به چند رباعی در این سایت و وبلاگم، دلشوره های ناتمام و رباعی جان دات بلاگفا
علی رضا آیت اللهی
1391/2/25 در ساعت : 11:31:55
سلام به شاعره بسيار گرامي
بسياري مي دانند به ندرت پيش مي آيد كه در باره رباعي و دوبيتي اظهار نظر كنم . امٌا اين سروده ، يك رباعي معمولي نيست ؛ بلكه قبل از هر چيز ، يك شعر ، و آنهم به معني اصلي اين واژه ، يعني « آگاهي » است .
نمي خواهم از صنايع شعري در اين چهار مصراع ، كه جاي طرح هم دارند ، گفتگو كنم . چرا كه امروزه حتي عناوين آنها براي اكثر يت قريب به اتفاق شاعران ، و از آن جمله شاعران اين سايت ، به ويژه مهندسان و پزشكان ، نا آشنا و دور از ذهن است . امٌا مهم تر از هر چيز ديگري اثبات هنر شعر و بناي آن بر خلٌاقيت – احساسات –و ... است كه غريزه و قريحه را اصل مي شمارد ؛ و ثابت مي كند كه ، در اكثر قريب به اتفاق موارد ، زيبائي ، رواني و سلاست شعر از احساسات و غرايز شاعر مي تراود و نه از صنع و « شعربافي » وي...
آنچه كه شعر شناس ، و قبل از همه ، در اين شعرمي بيند، و با بصيرت هم مي بيند ، هنر كاربرد دوگانگي ها ، ايهام ، يا به زبان ساده تر « دومفهومي » ( دو پهلوئي ) ها ئي است كه در اين شعر وجود دارد ؛ خواننده ساده دل و كم تجربه تر را به توهم وامي دارد ؛ و خواننده ي مشعور و اديب را به تآمل :
اوٌلي تيغ را در هر حال به معني شمشير ( مصداق : چون تيغ به دست آري مردم نتوان كشت ) مي خواند و نتيجه مي گيرد : « بذر خفقان و مرگ مي كارد تيغ »
دوٌمي چه بسا تيغ را به معني « روشنائي » تحليل و تفسير و تعبير مي كند ! ، يعني همان « نور » و قدرت لايزال الهي ، كه چه بسا در لباس احكام اسلامي به اين يا آن نخبه و شايسته امر تفويض مي شوند ؛ به ويژه كه حادثه يا پيشآمد ، عملي انساني نيست ، و به ذات پاك باريتعالي باز مي گردد . جائي كه نور و شمشير ، هردو ، در ذوالفقار علي ، جمع مي شوند و از تباهان و تباهي ها كشته و پشته مي سازند . در چنين صورتي مفهوم خفقان و مرگ مثبت است ؛ و در جائي كه معني متداول خفقان و مرگ منظور باشد ، منفي : سلطه و استبداد .
در « بذر خفقان و مرگ مي كارد تيغ » گذشته از يك تلميح ضمني ( كه نمي گويد تيغ مي كشد ، بلكه مي گويد « بذر » آن را مي پاشد ) تيغ يا شمشير مي تواند به حوزه تفسير و تعبير در عوالم تشيٌع – تصوٌف و عرفان وارد شده معني و مفهومي كاملا" مثبت براي كساني بيابد كه چون حلٌاج خود را ذوب درخدا و بنابر اين كشته در راه وي مي خواهند ، و....
نكته اصلي و بسيار مهمٌي كه در اينجا ضرورت تذكار دارد اين است كه علاوه بر برداشت هاي متفاوت خوانندگان از اين رباعي ، ممكن است غلبه بر برداشت هائي باشد كه به طور كلٌي منظور و مقصود شخص شاعر نبوده و نيستند ! ...
زنده باشيد و پاينده و همچنان سراينده
سعادت ایران نژاد
1391/2/29 در ساعت : 22:51:56
سلام
بسيار بسيار زيبا و روان سروديد
آفرين بر شما
اعظم پردل
1391/2/25 در ساعت : 10:52:32
باسلام
زیبا بود موفق باشید
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/2/25 در ساعت : 14:7:34
درود بر شما
بسيار زيباست هميشه شاعر بمانيد
بازدید امروز : 7,022 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,761,039
logo-samandehi