ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من زهیرم یا زبیرم؟


 



زهر فرمودند و گفتند این به هر دردی دواست

تیرها رفتند سمتی که مشخص شد خطاست



اشتباهی در میان شبهه‌ها سر باز کرد

با کمی اغماض نامیدند آن را «راه راست»!



گزمه‌ها با چنگ و دندان شهر را پاییده‌اند

خانه های غرق زر هم شاهد این مدعاست



گوسفندان را شبان این بار سوی دره برد

هرچه آمد بر سر ما از بلاهت های ماست!



ماشه‌ای روی تن خود لرزشی احساس کرد

-واقعا این قوم مادر مرده، اشقی الاشقیاست؟!



تیرهای ما خطا رفتند و همسنگر زدیم

شیخ ما فرمود: «حسن زندگی سعی و خطاست!»



من زهیرم یا زبیرم؟ من کجای قصه ام؟



بایدم از خون لبی تر کرد، شمشیرم کجاست؟



 



پیمان طالبی


کلمات کلیدی این مطلب :  من ، زهیرم ، یا ، زبیرم؟ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/26 در ساعت : 2:38:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1130


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/3/26 در ساعت : 10:0:35
سلام بر شما
زیباست
دست مریزاد
عارفه دهقانی
1391/3/27 در ساعت : 1:26:56
سپاس مضامین ناب بود
حسین سنگری
1391/3/26 در ساعت : 4:13:56
سلام بر جناب طالبی گرامی. غزل بسیار زیبایی بود ... هر چند قبلا در وبلاگتان خوانده بودم ... تازگی داشت باز هم برایم. برقرار باشید برادر
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1391/3/26 در ساعت : 8:2:21
سلام دوست عزیز
شعرتان زیباست
به راستی هرکسی باید از خود این سوال را بپرسد که زبیر است یا زهیر ... سرباز است یا سربار ....
التماس دعا
سید اکبر سلیمانی
1391/3/26 در ساعت : 22:53:32
سلام آقا پیمان.احسنت. لذت بردم. کار متفاوتی بود
مژده ژیان
1391/3/26 در ساعت : 22:53:35
درود بي كران بر شما هنرمند جوان
سروده اي سرشار از حرفهاي ناگفته و خواندني بود/دلنشين سروديد از دل
بر قرار قلم سبز تان
علی فردوسی
1391/3/26 در ساعت : 13:3:5
سلام پیمان جان
آفرین چه زبان قشنگی. به دلم نشست عزیز
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/3/27 در ساعت : 11:5:49
سلام و عرض ارادت وقتی واژه ها به سراغ آدم می آیند می شود زیباترین ها را با فراغ بال به خدمت گرفت و شعری دلنواز ، روان و زیبا سرود دست مریزاد ، شاعرانگیتان مستدام
امیر سیاهپوش
1391/7/11 در ساعت : 10:14:45
آفرین آفرین آفرین
انشاء الله زهیری. البته شاید از همان اول مسلم بن عوسجه یا... بودی
مخلصیم
بازدید امروز : 4,258 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,977,179
logo-samandehi