ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هنوز هم گم می شوم (شعری از حمید خصلتی)

هنوز هم گاهی گم می شوم

 

 مثل بچگی های مادرم

 

که تابهشت  راه می رفت

 

 در خواب

 

و در برگشتن راه خانه مادر بزرگ را گم می کرد

 

 هنوز هم گم می شوم

 

چه مهتاب صدایم بزند

 

چه با میله ی قلاب بافی رو ی بینی اش ضرب بگیرد

 

و صدای رادیوی قدیمی پدر بزرگ گوش کوچه را کر کند

 

  و محمود شبانه فرار کند

 

 به سوسنگرد

 

 ووقتی که برگردد قدری بزرگ شده باشد

 

 راستی چرا محمود گم نمی شود

 

 وقتی که بر می گردد

 

 از سوسنگرد

 

 وقتی که بر می گردد

 

از کانال ماهی

 

 و چرا محمد رضا گم شد

 

 در جزیره ی مجنون

 

 و وقتی که پیدایش کردند

 

 در کیف مدرسه اش جا می شد

 

 بگو بعضی ها چرا اینقدر قشنگ گم می شوند

 

ساسان

 

 هنوز هم مادرش

 

 در سالگرد ورود آزاده ها

 

پای اتوبوس ها می ایستد

 

  و پیراهن پسرش را نشان می دهد

 

با شما هستم

 

 کسی را ندیدید با این پیراهن

 

 باد در پیراهن می ر قصد

 

اتوبوس ها ساسان را دست به دست می کنند

 

سبز

 

 سفید

 

 قرمز....

کلمات کلیدی این مطلب :  هنوز ، هم ، گم ، می ، شوم ، (شعری ، از ، حمید ، خصلتی) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 4:51:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1072


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 1,671 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,557,631
logo-samandehi