ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چند رباعی آیینی


 



با كعبه بگوييد كه بر بشكافد

خورشيد رسيد، گو قمر بشكافد



هارون فراتر از هزاران موسي!

«اضرب بعصاك» تا حجر بشكافد



*****



بر چشم نشسته، روي دلبند حرام

با عهد نبسته، لاف و سوگند حرام



در شام غم نگار، زاري واجب

تا صبح ظهور يار، لبخند حرام



*****



از بام به سجده بست نيت، مسلم

آن‌گاه چنين كرد وصيت، مسلم:



پيغام به فرمانده لشكر بدهيد:

«اين‌جا كوفه‌ست؛ موقعيت: مسلم»



*****



گفتم زينب، گفت بگو صبر جميل

گفتم ديگر؟ گفت كه بر عشق، دليل



گفتم بتوان شناختش؟ گفت كه: «ما

اوتيت من العلم و الا بقليل»



*****



با هیبت بی‌قرارها می‌آمد

از کوچه‌ی نیزه‌دارها می‌آمد



افتاد دو دست و علم و مشک، افسوس!

از دست عمو چه کارها می‌آمد...



*****



اين پاي پر از شوق سر كوي حسين

زد بوسه به خاك ره آن نور دو عين



از كرب‌وبلا آمدم و باقي ماند

بر پاي دلم تاول بين‌الحرمين


کلمات کلیدی این مطلب :  چند ، رباعی ، آیینی ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/3/31 در ساعت : 2:45:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  883


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد تقی قشقایی
1391/3/31 در ساعت : 5:8:24
خواندم لذت بردم و غمگين شدم.
پايدار باشيد
----------------------
سلام. لطف دارید. سلامت باشید.
مژده ژیان
1391/3/31 در ساعت : 13:8:31
درود بر قلم فصيحتان/چه دلنشين و زيبا سروده ايد
--------------------------------------------------------
درود بر شما. امیدوارم شایسته‌ی این تمجیدها باشم.
سید اکبر سلیمانی
1391/3/31 در ساعت : 23:51:16
سلام دوست عزیز.رباعیای خوبی از شما خوندم
------------------------------------------------------
سلام علیکم دوست گرامی. ممنون. لطف دارید.
دکتر آرزو صفایی
1391/3/31 در ساعت : 2:52:59
سلام بر شما نیک مرد
خواندم و بهره بردم
سپاس
------------------------
سلام. ممنون از حضور و ابراز لطفتان.
محمدرضا کوزه گر کالجی (قنبر ثانی)
1393/6/31 در ساعت : 21:6:14
بسیارزیبا و شیوا این رباعی های ماندگار و جاودان عاشورایی
یا علی
بازدید امروز : 2,895 | بازدید دیروز : 9,349 | بازدید کل : 123,036,354
logo-samandehi