آرایه در ارایه " روشن " تر در شعرها تکثیر خواهی شد!! تقدیم به شهید مصطفی روشن
آخر پریدی مثل سیبی که ...آخر پراندی یک سحر آرام
تقویم را از خواب خرگوشی، یک شهر را از چرت ناهنگام!
پر میکشی از کوچه ی تقویم، از لحظه های تنگ پیراهن
چون بذر گل در صبح روییدن ، مثل پرستویی رها از بام!
خونت اتمهایی پر از رازند، فرمول های سرخ پروازند
دنیا به کشفی تازه محتاج است ، دنیا به کشف فرمولی گمنام
آرایه در آرایه "روشن" تر در شعرها تکثیر خواهی شد
باید ترا فهمید با دقت ، باید تورا ایهام در ایهام.....
تو در شکار زخم صیادی ، در نقشه ها مان لاله آبادی
در قصه های شهر فرهادی، در شعرهامان" آسمان اندام"
هر بذر خون تو به من آموخت ، دی ماه حتی فصل رویشهاست
تقویم را بیدار کرد انگار ، گل کردنت بر شاخه ی ایام
خورشیدها از پا نمی افتند حتی به ترفند زمستان ها
راه تو را از ما نمیگیرد خودسوزی یک بمب نافرجام
شیرینی اندیشه های تو در خوشه های تازه می جوشد
خواهد چشید از حبه های صبح، این باغ عاشق جام پشت جام
از هسته های کوچک گیلاس تا هسته های ذهن یک شاعر
دنیا ببین آواز رویش را !! برخیز از این چرت ناهنگام!!
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/28 در ساعت : 11:8:4
| تعداد مشاهده این شعر :
1283
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.