ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقدیم به مظلومان میانمار


هفته گذشته همه اش به سفر گذشت: جشنواره سپیده کاشانی در تهران، جشنواره جوان سوره در ارومیه و جشنواره از ما تا ماه در لردگان... خلاصه حسابی از همه جا بیخبر بودم. وقتی به اصفهان برگشتم و سری به فارسی زبانان زدم دیدم ای دل غافل، باز هم آتش فتنه از گور غرب بلند شده و من بیخبر نشسته ام.



اینها را گفتم که بگویم تاخیر شعر مرا بپذیرید، هرچند این کمترین کاری است که از دست هر وجدان بیداری بر می آید، ای کاش این فریادها به گوش کسی برسد...



 



دستان فتنه بر سر دنیا بلند شد



از گور غرب آتش بودا بلند شد



 



پک می زدند مست به سیگارهایشان



دود از سر منار و کلیسا بلند شد



 



بر روی دوش مار، میان مار، مار، مار...



ضحاک از میانه ی خون ها بلند شد



 



روی زغال منقل جزغاله می شدند



بوی کباب حضرت والا بلند شد



 



"قد قامت الجهاد" که یک دست بی صداست



مغلوب شد هر آن که فرادا بلند شد



 



محکوم رفتن است و سحرگاه می رسد



گیرم شبی چنان شب یلدا بلند شد



 



آتش زدند و سوخت حقوق بشر ولی



فریاد اعتراضی آیا بلند شد؟


کلمات کلیدی این مطلب :  تقدیم ، به ، مظلومان ، میانمار ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/30 در ساعت : 15:29:14   |  تعداد مشاهده این شعر :  1225


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هدیه ارجمند
1391/4/31 در ساعت : 10:59:30
سلام و عرض ادب خدمت شما...بسیار زیبا بود...
درود بر تعهدشما....درود برشعر زیبای شما....
التماس دعا
......................

سلام خانم ارجمند

ممنون از نظر لطفتان
وحیده گرجی
1391/4/31 در ساعت : 18:39:52
سلام
غزل زیبایی بود. لذت بردم.
سرافراز باشید و لحظه به لحظه شاعر تر...
..........................

سلام خانم گرجی

ممنون از نظر لطفتان
.
عارفه دهقانی
1391/4/31 در ساعت : 21:14:20
همیشه به سفر و ...
شعر زیبایی خواندم سپاس
......................

سلام خانم دهقانی

نظر لطفتان است. لطف چنین سفرهایی آشنایی با دوستان و عزیزانی چون شماست
جواد شیخ الاسلامی
1391/4/30 در ساعت : 15:43:47
همه چی شعر نیست علی جان. کاش الآن کنارشان بودیم. یا می کشتیم قاتلانشان را و یا خودمان هم کنارشان می سوختیم...کاش حداقل کنارشان می سوختیم داداش...
امروز جمعه است و فقط باید زار بزنیم برای آمدن منجی...
........................

پس بیا آقای من با صد سوار
خسته ام دیگر من از این انتظار
کرده دشمن پای بیرون از گلیم
آمدی آن ذوالفقارت را بیار
سعید تاج محمدی
1391/4/30 در ساعت : 16:15:45
" شما حق ندارید اعتراض ندارید
شما فقط حق دارید
فردا که می آید
فریاد بزنید:
بأی ذنبٍ قتلت؟...
---
درود بر شما و شعر زیبای متعهدانه یتان.
...................

سلام آقای تاج محمدی

ممنون از بذل توجهتان
سارا وفایی زاده
1391/4/30 در ساعت : 16:31:44
درود جناب فردوسی
مثل همیشه اشعارتان حرفی برای گفتن دارند و تکان دهنده هستند.
دست مریزاد
......................

سلام خانم وفایی زاده

ممنون از لطف همیشگی تان
عالیه مهرابی
1391/4/30 در ساعت : 19:20:4
سلام
بسیار زیبا سروده اید رنجهایی که کام کلمات را تلخ کرده اند. دست مریزاد
.....................

سلام خانم مهرابی

ممنون از نظر لطفتان ای کاش رنجی نبود که بخواهد سروده شود
ساجده جبارپور
1391/4/31 در ساعت : 14:15:37
سلام
بابت مقام هایتان بسیار تبریک
شعر زیبایی بود مخصوصا" بیت ضحاک
جالب اینکه دو روز پیش من هم با ردیف بلند شد غزلی گفتم البته با موضوع و قافیه ی متفاوت
....................

سلام خانم جبارپور عزیز

چن وقتیه جایی زیارتتون نکردم

راستش مقام خاصی نبود چون توی ارومیه برگزیده نشدم در هر حال منون از لطفتون

خیلی دوست دارم شعر شما رو هم بشنوم
ساجده جبارپور
1391/4/31 در ساعت : 23:4:3
سعادت ما کمه فکر کردم مقام آوردید چون شایسته ش هستید
چشم راستش ویرایش نشده البته مسلمه که به پای شعر شما نمیرسه ولی به زودی در سایت میگذارمش
...........................

سلام خانم جبارپور

اختیار دارین. کم سعادتی از ماست

اختیار دارین. بی تعارف شعرهای شما همیشه زیبا و خواندنی هستند
مصطفی پورکریمی
1391/4/30 در ساعت : 16:31:16
سلام جناب فردوسی عزیز و گرامی
دست مریزاد بسیار بهره مند شدم
...............

سلام جناب پورکریمی عزیز

ممنون از لطفتون.
محمد حسین انصاری نژاد
1391/4/30 در ساعت : 17:56:35
سلام برفردوسي ارجمند
زيباست وغيورانه.ازاين همه بيداد،بايدكجافريادزد؟!
آفرين برغيرت وگرمدلي ات مرد!
...................

سلام جناب انصاری نژاد

آنچه البته به جایی نرسد فریاد است... کو گوش شنوا؟
سید حکیم بینش
1391/4/31 در ساعت : 19:19:35
مثل همیشه عالی
مثل همیشه دردمندانه
واقعا زیبا بود جناب فردوسی
................
سلام جناب بینش

ممنون از بذل توجهتان
جواد شیخ الاسلامی
1391/4/30 در ساعت : 16:3:31
چندی دگر زمانه ی موعود می رسد / ای انتظار! جای تو خالی است بعد از این... انشاالله...
وحیده افضلی
1391/4/30 در ساعت : 17:9:56
سلام جناب فردوسی
اصلا شعر شما با تاخیر نرسیده! چرا که داغ همچنان تازه است! و اتفاقا هر روز تازه تر می شود...امروز از دیروز...فردا از امروز...و خدا فرداهای بعد از این را به خیر کند...اما یک فردای نوید داده شده هم هست که همه منتظر رسیدنش هستیم/که ای کاش زودتر بیاید.../درود بر شما و ممنون از شعری که در نهایت درد زیبا بود
............

سلام خانم افضلی

درد بیشتر این است که چرا کاری جز شعر و دعا از ما بر نمی آید

ممنون از لطفتان
محمد صادق رحمانی پور
1391/4/30 در ساعت : 19:22:42
سلام
درود بر شما
......................

سلام جناب رحمانی پور

ممنون از بذل توجهتان
ابراهیم حاج محمدی
1391/4/30 در ساعت : 17:52:3
سلام
دست مریزاد جناب فردوسی مأجور باشید و سرافراز . استفاده کردم از این سروده ی زیبا .
...................

سلام جناب حاج محمدی

ممنون از لطفتون. نظر لطفتان است
بازدید امروز : 10,456 | بازدید دیروز : 10,735 | بازدید کل : 121,804,510
logo-samandehi