غزل سپیده
تقدیر تو شد به بام شَهرت ، خورشید شوی سپیده باشی
یعنی که همیشه اسمان را از منظر عشق دیده باشی
از غربت لاله ها بخوانی ، با ساز تو شمع ها بسوزند
بر دفتر خاطرات کاشان ، " پروانه ی شب" کشیده باشی
تو لاله ی روشن کویری ، در خاطره های پر هیاهو
تقدیر تو شد که در دل شعر ، صد منظره افریده باشی
صد قطره گلاب ناب کاشان ، از دفتر تو چکیده بر دل
ای لاله ی سرخ رو ! عجب نیست ، در خون زمین طپیده باشی
باید بپریم اوج ها ، را باید برسیم تا سلوکت
وقتی که از آسمان حافظ ، صد قافیه ماه چیده باشی
آوازه ی شعری تو هر سال ، تا اوج پریده بال در بال
شاید غزل رهایی ات ، را از پنجره ها شنیده باشی
پروانه شب بیت دوم اشاره به کتاب پروانه های شب بانو سپیده
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/1 در ساعت : 13:57:48
| تعداد مشاهده این شعر :
1499
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.