ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مدیترانه مثل قایق کشیده ای در آسمان


گفتم: اگردمشق مثل سیبی بیفتد

   چریک گفت: مدیترانه را ترانه کن







مدیترانه





در این کبودی هوا

مدیترانه  شکل قایق کشیده ای در آسمان

پر از ترانه  می رود

چریک نیز خسته تر به قهوه خانه می رود           



لباس های او نسیم



وگیسوان کولی اش رهاست در هبوط شب



نگاه کن!



پرنده ای که روزها به آشیانه می رود



غروب بود و دود  و مه



کنار میز قهوه ای نشست و قهوه سرد شد

نگاه گرم و زنده اش مرا نشانه می رود



مه غلیظی از توتون انبه ها و سیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها

تمام سطح شیشه را گرفته است

سلام کرد و سیب شد شکوفه های خنده اش

چه حرف‌های روشنی که بی بهانه می‌رود

صدای زن

به احترام خاطرات چشم او

چه زود بسته می‌شود

ملاحتی است در نگاه ساده ی جنوبی اش

که قارقار سایه ها از آن میانه می رود



مدیترانه



شکل قایق کشیده ای در آسمان



به ایستگاه می رسد

چریک تازه می‌شود، مگر به خانه می رود

نگاه مرد قهوه چی

نهیب می زند به من

صدای خشک صندلی مرا به خود می آورد

               هنوز غرق خاطرات آن مسافرم، ولی                                   

نشسته رو‌به روی من چرا، چرا نمی رود


کلمات کلیدی این مطلب :  مدیترانه ، مثل ، قایق ، کشیده ، ای ، در ، آسمان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/5/4 در ساعت : 10:32:59   |  تعداد مشاهده این شعر :  973


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1391/5/4 در ساعت : 16:43:53
سلام شعر تاثیر گذار وقابل تاملی است دست مریزاد
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/5/4 در ساعت : 21:55:45
بسیار بسیار زیبا ممنونم استادم
وحید ضیائی
1391/5/5 در ساعت : 17:27:41
فضای خاصی داشت . پرداخت می خواهد . ممنون
علی اکبر مقدم
1391/5/4 در ساعت : 11:25:46
باسلام استفاده كردم جناب اقاي رحماني بسيارپر محتوي و زيبا بود مستدام باشيد
سارا وفایی زاده
1391/5/4 در ساعت : 11:23:12
سلام جناب رحمانی درود بر قلمتان.
بازدید امروز : 6,408 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,562,368
logo-samandehi