ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تو کریمی شبیه باران ها- شعر اصلاح شده تقدیم به امام حسن ع


 



تو کریمی شبیه بارانها



کوله بار فرشته ها پر بود ، از شب بی ستاره ی یک مرد



خانه می ساخت برسر خورشید ، سایه های غریب این شبگرد



راه می رفت روی بستر  شب ، آشنایی که رنگ غربت داشت



     چشم هایش شبیه یک روزن ، آسمان را به شهر می آورد



خنجری پابه پای حادثه بود ، زخمی از کهنگی دهان بگشود



ارغوان ، بر زمین فرو افتاد ، تکه ای از بهار یک گل زرد



لرزه افتاد بر تن تاریخ ، باز هم خاطرات سیلی و میخ



و زمین با تمام جوهر غم ، غزلی تازه ساخت از سرِ درد



ماه در چشم بی کران پژمرد ، آسمان نور را به جاده سپرد



رقص ققنوس وار شب بود و آخرین شعله های یک تب سرد



شعله هایی که بعد فهمیدند ، نور اعجاز بر تنت بودند



و خزانی که با تو می رویید ، بر تن تو بهار شد ای مرد



سرنوشت کدام غربت را ، پیش چشمان تو ورق زده اند



آسمان جای چند سیلی داشت ، که تو را داغدار آن می کرد



تو کریمی شبیه بارانها ، بعد بی رحمی زمستان ها



نور خود را به شهر ما برسان ، از مسیر فرشته ها برگرد 


کلمات کلیدی این مطلب :  تو ، کریمی ، شبیه ، باران ، ها- ، شعر ، اصلاح ، شده ، ، تقدیم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/5/11 در ساعت : 6:31:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  1108


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مژده ژیان
1391/5/11 در ساعت : 18:3:32
قلمت سبز خوش سخن!
ممنونم خانومی و التماس دعا ..
وحیده افضلی
1391/5/11 در ساعت : 20:29:37
سلام سارا جان

زیبا بود عزیزم/اجرت با امام کریم مان
سلام وحیده عزیزم طاعاتت قبول درگاه حق
ممنونم از حسن نظرت گلم.
عباس خوش عمل کاشانی
1391/5/11 در ساعت : 15:21:21
سرکار خانم باختر.سلام بر شما.ضمن ستایش از شعر زیبای تاثیر گذارتان بایستی عرض کنم برای حذف پست اضافی نخست بایستی نظرات وارده برای آن پست را حذف کنید و بعد خود شعر اضافی را.سپاس.
سلام جناب خوش عمل ممنون از نظر لطف و همچنین راهنماییتان..
بازدید امروز : 3,667 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,960,060
logo-samandehi