ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دیدم به خواب رفته در آغوش کودکی
حدودا دو ماه پیش در قطار هامبورگ به مکدبورگ در حال گوش دادن به روضه های داخل موبایل بودم که خانمی با شکل و شمایل وحشتناک عجیب و غریب آمد و روبروی من نشست من در حال خودم بودم و با روضه حاج منصور ارضی اشک میریختم که شروع به صحبت کرد گفت

موزیک گوش میدهی؟

(چی بگم) بله موزیک است 

من هم هر وقت لینکن پارک میشنوم گریه ام میگیره 

اما این لینکن پارک یا موزیک هایی شبیه اون نیست

پس چیه ؟

حاج منصور

کی؟ میتونم گوش کنم 

بفرمائید

- بعد از جا بلند شد و گفت این چه موزیکیه دیوانه و رفت

ترک بعدی از روضه های قدیمی حاج سعید حدادیان بود که روضه حضرت رقیه میخواندند و یکی از حضار به روضه اعتراض میکند و ایشان با لطافت روضه را جور دیگر خواندند و گفتند اصلا حضرت بزرگ شد ازدواج کرد و .... همانجا شروع به نوشتن کردم

از این زیاده گویی عذر میخواهم  ولی دیدم قسمت خاطرات افتتاح شده گفتم خاطره این نوشته را هم کنارش بگذارم لطفا ایرادات آن که زیاد است را به من متذکر شوید



دیدم به خواب، رفته در آغوش کودکی

اینبار جای طعنه و شلاق، عروسکی

دیدم به چشم خویش که باباش پشت هم

میگفت: ای دخترکم جان من تکی

 

دیدم فرود آمده امشب ستاره ای

بر روی ماه تر از ماه پاره ای

دیدم نوشته اند درون کتابها:

پاره نگشت گوشی و نه گوشواره ای

 

دیدم که روی دوش عمو قد کشید و بعد...

بر اسم شام یک خط ممتد کشید و بعد...

مانند عمه عاشق مادر بزرگ بود

روی بقیع سایه گنبد کشید و بعد...

 

حالا عروس قصه ما بیست ساله شد

خود مادر قشنگترین خردساله شد

بابای او که حاکم کل عراق بود

بابابزرگ دخترکی چند ساله شد...

 

او با علی کوچک حالا بزرگ مرد

سرباز پرصلابت و آوازه در نبرد

هر روز مینشست کنار فرات عشق

میگفت و میشنید سخن، هرچه، غیر درد

 

 ***

مادر بلند شو که نمازت مقدم است

چشمان صبح، تر از، اشک نم نم است

دامان شهر پر از سنگ گشته آه

امروز روز سوم ماه محرم است

 


کلمات کلیدی این مطلب :  دیدم ، به ، خواب ، رفته ، در ، آغوش ، کودکی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/22 در ساعت : 15:24:21   |  تعداد مشاهده این شعر :  1157


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سحر دگلی (آریایی)
1391/6/22 در ساعت : 23:34:38
سلام و عرض ادب سید شجاع ارجمند

عجب نگاه جدیدی به این واقعه و زخم کهنه ی شیعه بود
بغض را مهمان احساس کرد
لذت بردم
درود و احسنت گرامی
در امان مهر خداوندی
بهترین ها از آنتان

***

سلام و سپاس فراوان
انشاءالله اینطور باشد که فرمودید
شرمنده کردید و مثل باقی دوستان نیمه پر لیوانم را دیدید
ابراهیم حاج محمدی
1391/6/22 در ساعت : 16:24:43
با سلام و عرض ارادت
زیباست هم خاطره و هم سروده بهره بردم . در این مصرع {{اینبار جای طعنه و شلاق، عروسکی}} به ضرورت وزن باید حرف {{ ع }} عروسک اسقاط شود و اینگونه خوانده شود {{اینبار جای طعنه و شلاقَروسکی}} و این کار که به بهانه ی اینکه حرف عین و همزه در زبان فارسی هم مخرجند توسط بعضی از دوستان در روزگار ما صورت می گیرد اشتباهی بزرگ و غلطی فاحش و اشکار است متأسفانه دیده ام بعضی این کار را با {{هـ}} و {{ح}} نیز انجام داده اند . صرفا به بهانه ی اینکه عروض شنیداری است . به این مثال دقت کنید { با امعان نظر به شنیداری بودن عروض } : شاعری فی المثل اینگونه بسراید : { عید شد و آمدید // شکر خدا آمد عید }} که به ضرورت وزن { آمد عید } باید { آمدید } خوانده شود . عروض هم که شنیداری است شنونده چه برداشتی خواهد داشت ؟ یا شاعری بسراید : { عشق من با تو علی جان به خداوند ازلی است // هر چه دارم به خدا در همه عالم از علی است }} که باز هم به ضرورت وزن {{ از علی }} باید { ازلی } خوانده شود اینجاست که باید بگوییم برداشت غلطی کرده اند بعضی ها از اینکه عروض شنیداری است . در اینگونه موارد کاملا دیداری است نه شنیداری !!!

***
سلام استاد عزیز و ارجمند از اینکه وقت گرانبهایتان را گذاشتید سپاس
و ممنون از این درسی که به حقیر دادید. بروی چشم سعی در اصلاحش میکنم
التماس دعا
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/6/23 در ساعت : 4:17:16
سلام
نیمدونم چی بگم ...اما...
شهادت امام صادق رو تسلیت عرض میکنم
یاعلی

***

سلام بر شاعر عزیز
چرا دوست خوبم؟
اگر نکته ای انتقادی و حرفی هست لطفا بفرمائید
اگر خوشتان هم نمی اید خواهشا بگوئید من با گوش جان میشنوم
برای یادگیری به اینجا آمده ام
و شهادت رئیس مذهب بر شما شیعه ایشان نیز تسلیت
علی یارتان
زهرا شعبانی
1391/6/22 در ساعت : 22:54:40
سلام بزرگوار
بسیار زیباست
مأجور باشید

***
سلام و عرض ادب
سپاسگذارم
مصطفی پورکریمی
1391/6/25 در ساعت : 3:36:6
سید جان دلمان را با این سروده ی سوزناک آتش زدی بسیار عالی بودخداوند عاقبت بخیرت کناد

***

استاد عزیز
ممنونم بابت دعای خیرتان
سارا وفایی زاده
1391/6/23 در ساعت : 11:1:7
سلام

درود بر قلمتان.

***

سلام
سپاسگذارم

ساراسادات باختر
1391/6/22 در ساعت : 18:40:53
سلام جناب شجاع
بسیار زیبا و غم انگیز بود
درود بر شما..

***
سلام سرکار خانم باختر
درود بر شما و سپاس از تشویقتان
علی‌رضا حکمتی
1391/6/23 در ساعت : 9:47:25
باسلام
لحظه های شاعرانه ی شماهمیشه مستدام....

***

و علیکم السلام
سپاس برادر عزیز
بازدید امروز : 8,901 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,564,861
logo-samandehi