سلام جناب خصلتی
ممنون از نقدتان
البته در نقد باید یاد بگیریم هم محاسن و هم معایب را بیان کنیم که متاسفانه واژه ی نقد امروزه فقط با ابراز معایب همراه است
بخشی از نقد شما علمی نیست و برداشت آزاد است پس نیازی به پاسخ به آن نمیبینم
فقط جواب چندمورد را مختصر بیان میکنم:
معنای مصرع دوم همان معنای ظاهری ای ست که با اولین خوانش بدست میآید نه آنچه شما تفسیرش کردید
و اینکه آیا از لحاظ عقلی کسی گفته که کناردل کودتا شود؟ کودتا معمولا داخل مکانی انجام میشود تا سودمند باشد نه در حاشیه!
گفتید اگر"نون" و"ها "ی آخر خانه را قسمتی از ردیف در نظر بگیریم دیگر قافیه ای نمی ماند!!! فکر میکنم بحث قوافی را باید جدی تر مطالعه کنید تا با برخی از قافیه ها آشنا شوید.نمونه ای از سعدی:
یکی در بیابان سگی تشنه یافت
برون از رمق در حیاتش نیافت
بخش نقد:
کنار دل که نوشته ام منظورم اینست وقتی به جای واژه ی میان میشود کنار گذاشت پس ضعف دارد.انچه من پیشنهاد کرده ام درون بود نه کنار دوباره بخوانید نقد را.بیت سعدی را هم که شاهد اورده اید قبول دارم وحتی گفته ام شاعرانی استفاده کرده اند. ولی همین بیت سعدی را اگر قرار باشد با خوانش امروز بخوانیم اشکال دارد! امروز در خوانش تشنه نون اخر آن را مکسور میخوانیم واگر اینگونه بخوانیم با نیافت جور در نمی اید. وباید تشنه را با نون مفتوحه بخوانیم
دیگر اینکه من در نقد قبل نگفته ام که اشکالی که دیده می شود از عیوب قافیه است.هم من وهم شما میدانیم که نیست. ولی وقتی خانه با میرسد در کنار هم قرا می گیرد وهجای دوم خانه برای پر کردن ردیف در کنار آن قرار می گیرد قبول کنید که واژه ی خانه قدری از ان چیزی که باید باشد دور می شود.یعنی بیش از اندازه بین هجای اول ودوم در خوانش ان فاصله می افتد واین نکته است که باید مد نظر نباشد نه اینکه خدای نکرده شما قافیه بلد نبوده اید.
.نمونه ای دیگر از حضرت سعدی:
قرار نیست بزرگان اشتباه نکنند. یک بیت از سعدی که اشکال قافیه دارد:
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیر است و زگل رویان نیست
عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کادمی نیست که میلش به پری رویان نیست
سرکار خانم دهقانی خوب شما وشعرتان را می شناسم
.انچه از نقد در مورد شعر شما انجام داده ام بیشتر نقد محتوایی است.شما وزن را خوب میشناسید وساختار غزل را نیز. قرار نیست که بدیهیات را بازگو ونقد کنیم که.دوست من.برای کسی چون شما که تجربه سالها شعر دارد اینگونه تساهل هاقابل قبول نیست.حتی هنوز بر معنای مصرع دوم پافشاری دارید.اصلا معنای ظاهری مد نظر باشد شما توضیح بدهید ببینیم به معنای مورد نظرتان رسیده اید؟.کاش نقد های بقیه دوستان را نیز میخواندید.من هم از محاسن شعر میگویم وهم از معایب
و امروز که از شما شعری انتخاب شده ،یک شعر تصادفی است چون من آخرین شعر شاعر درسایت را انتخاب میکنم.در مورد عیوب قافیه هم ملاک گوش مخاطب ودلنوازی شعر است نه اینکه شاعری قبلا اینگونه استفاده ای برده وبرای ما هم حجت باشد..
درمورد محاسن یک بار دیگر میگویم اگر شاعری تازه کار باشد ونقاط قوتی هر چند جزئی در شعرش باشد باید آن نقاط قوت را حتی بزرگ نمایی کرد تا شاعر امیدوار شود. ولی شما را من نیاز مند امیدواری برای اینگونه تشویقی نمی بینم.شاعر هرچه با تجربه تر باشد انتظار مخاطب از او بیشتر است منتظر نظرات تان هستم. یا حق