ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نقش شاعران شيعه در تداوم فرهنگ عاشورايي

نقش شاعران شيعه در تداوم فرهنگ عاشورايي
عبدالرضا شهبازي     

 
« عاشورا » در متن زندگي شيعه و در عمق باورهاي پاک او جريان داشته و « نهضت کربلا » در طول چهارده قرن ، با کوثري زلال و عميق سيراب کننده جان‌ها بوده است .
هم اکنون نيز عاشور ، کانوني است که ميليون‌ها دايره ريز و درشت از ارزش‌ها، احساس‌ها، عاطفه‌ها و خردها و اراده‌ها بر گرد آن مي‌چرخد و پرگاري است که عشق را ترسيم مي‌کند. بي شک، محتواي آن حماسه عظيم و انگيزه‌ها و اهداف و درس‌هايش يک « فرهنگ » غني و ناب و الهام بخش را تشکيل مي‌دهد و در حوزه وسيع تشيع و دلباختگان اهل بيت، کوچک و بزرگ و عالم و عامي، همواره با «فرهنگ عاشور»  زيسته، رشد کرده و براي آن جان باخته‌اند، تا آنجا که در آغاز تولد، کام نوزاد را با تربت سيد الشهدا و آب فرات بر مي‌دارند و هنگام خاکسپاري، تربت کربلا همراه مرده مي‌گذارند و در فاصله ولادت تا مرگ هم به حسين بن علي عشق مي‌ورزند و براي شهادتش اشک مي ريزند و اين مهر مقدس، با شير وارد جان مي‌شود و با جان به در مي‌رود.
موضوع  شهادت امام حسين ( ع ) و عاشورا حادثه‌اي است که امروز به عنوان يک فرهنگ به آن نگريسته مي‌شود. هيچ حادثه اي را در تاريخ سراغ نداريم که تا اين اندازه تکرار و واخواني شده باشد و تاثير شگفت اين حادثه در طول تاريخ، در قلب آثار متعدد هنري، از جمله شعر، بازتاب داشته است.
شعر عاشورايي که آغاز سرايش آن در شعر عربي به لحظاتي پس از واقعه بر مي‌گردد و در شعر فارسي هم پاي شعر دري شناخته شد، مثل همه‌ي گونه‌هاي ادبي ، دوره‌هاي مختلفي به خود ديده است . فراز و نشيب‌هاي سياسي و تحولات اجتماعي در شکل گيري اين دوره‌ها موثر بوده‌اند. به طور خلاصه مي‌توان اين دوره‌ها را در چهار تقسيم گنجانيد :
عصر اول قرون اوليه تا پيش از حکومت صفويه
عصر دوم عصر صفويه
عصر سوم دوره هاي کوتاه افشاريه و زنديه و نيز دوران طولاني حکومت شاهان قجر
عصر چهارم دوره معاصر
 
اهداف نهضت عاشورا
مقصود از «هدف» امام حسين (ع) درحادثه کربلا،  چيزي است که آن حضرت براي دست يافتن به آنها يا تحقيق آنها هر چند در زمانهاي بعد، دست به آن قيام زد و در اين راه شهيد شد، فهرستي از اين اهداف مقدس به اين صورت است .
1-      زنده کردن اسلام
2-      آگاه ساختن مسلمانان و افشاي ماهيت واقعي امويان
3-      احياي سنت نبوي و سيره علوي
4-      اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امت
5-      از بين بردن سلطه استبدادي بني اميه بر جهان اسلام
6-      آزاد سازي اراده ملت از محکوميت سلطه و زور
7-      حاکم ساختن حق و نيرو بخشيدن به حق پرستان
8-      تامين قسط و عدل اجتماعي و اجراي قانون شرع
9-      از بين بردن بدعتها و کج رويها
10-  تاسيس يک مکتب عالي تربيتي و شخصيت بخشيدن به جامعه
اين هدف‌ها هم در انديشه و عمل سيد الشهدا جلوه‌گر بود و هم  در ياران و سربازانش، چنين است که شاعر در اين زمينه مي گويد :
از حسين اکتفا به نام حسين
نبود در خور مقام حسين
بلکه يابد که خلق در يابند
علت اصلي قيام حسين
کشته شد زير بار ظلم نرفت
به به از قدرت تمام حسين
بهر احياي دين شهادت يافت
زنده شد نام دين زنام حسين                              ( حسين ، پيشواي انسانها ، ص 53  )
ديدگاه مقام معظم رهبري در باره  شعر عاشورايي
امروز روز حاکميت اسلام و روز جلوه اسلام است. نبايد کاري کنيم که آحاد جامعه اسلامي برتر، يعني جامعه محب اهل بيت (ع) که به نام مقدس ولي عصر ارواحنا فداه، به نام حسين (ع) و به نام امير المومنين (ع) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غير مسلمانان عالم، به عنوان يک گروه آدم‌هاي خرافي بي منطق معرفي شوند.
هر چه در باره عاشورا و قيام امام حسين فکر کنيم، متوجه مي‌شويم که اين قضيه، از ابعاد مختلف داراي کشش و گنجايش انديشيدن و بيان کردن است. هر چه فکر کنيم ممکن است حرف هاي جديد و حقايق تازه‌اي را بيابيم. اين يک مقوله حرف، که اگر چه در دوره سال گفته مي‌شود و بايد هم گفته شود، اما محرم خصوصيتي دارد و در ايام محرم، از اين مقوله  بيشتر بايد سخن گفت و مي‌گويند و ان شا الله باز هم خواهند گفت.
يک مقوله ديگر که به مناسبت محرم قابل بحث است و در اين زمينه کمتر صحبت مي‌شود و بنده مي‌خواهم در باره آن ، قدري صحبت کنم، مقوله عزاداري حسين بن علي و برکات احياي ذکر عاشورا است.
تحقيقاً يکي از مهمترين امتيازات جامعه شيعه بر ديگر جوامعه مسلمان، اين است که جامعه شيعه برخوردار از خاطره عاشورا است. از همان روزي که موضوع ذکر مصيبت  حسين بن علي مطرح شد. چشمه جوشاني از فيض و معنويت در اذهان معتقدين و محبين اهل بيت جاري گشت. اين چشمه جوشان تا امروز هم چنان ادامه و جريان داشته است بعد از اين هم خواهد داشت و بهانه آن هم ياد آوري خاطره عاشورا است .
اين که فرمودند : « من قال فينا شعرا و بکي او ابکي وجب له الجنه »  - کسي شعري در باره ما بگويد و چشمي را بگرياند بهشت بر او واجب مي شود – معنايش چيست ؟ معنايش اين است که بهشت را ارزان کرده اند؟  بهشتي که اين همه بايد عبادت کرد تا به آن رسيد، آيا آن را اين طور دم دستي کرده اند؟ يا نه،  آن کار، آن شعر گفتن و تسخير دل با آن شعر و انتقال يک مطلب در آن روز، آن قدر مهم بوده که به خاطر آن اهميت، جا داشته است که در مقابل يک بيت شعري که اين گونه تاثير مي گذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما اين اثر را داشته باشد، بدون برو برگرد، همان وعده بهشت در مقابلش وجود دارد. اين يک محاسبه کاملا منطقي و روشن است.
برادراني که در اين رشته هستن ، توجه کنند که مساله مداحي، مساله مهمي است. مداحي ادامه راه ستايشگران برجسته اهل بيت در دوران اختناق اموي و عباسي است. قضيه فقط قضيه شعر خواني نيست، بلکه مساله، مساله پراکندن مدايح و فضايل و حقايق در قالبي است که براي همه شنوندگان، قائل فهم و درک و در دل آن ها داراي تاثير است.
مگر شعر چه خصوصيتي دارد؟ چون تاثيرش در ذهن مخاطب بيشتر است. گاهي يک شاعر، يک بيت شعر مي‌گويد که چند ساعت حرف زدن يک سخنور توانا و گوياتر است. يک بيت يا يک مصرع شعر، در ذهن‌ها مي‌ماند و مردم آن را مي فهمند و تکرار مي‌کنند و نتيجتاً  ماندگار مي‌شود. گاهي مي بينيد که براي حفظ يک بناي اعتقادي يا عاطفي، آنقدر که يک شعر اهميت دارد، چندين کتاب اهميت ندارد. همين داوزده بند معروف « محتشم » که جزو اشعار قديمي مرثيه و مصيبت است. با اين که مطالبي که در اين کتاب و در اين داوزده بند هست. چيزي نيست که امثال او شبيه اين مطالب را در کتاب‌هاي خود نياورده باشند، در عين حال اشعار او تاثير خاصي دارد. غالباً هم چيزي‌هاي ذوقي است .
گر چشم روزگار بر او فاش مي‌گريست
خون مي‌گذشت از سر ايوان کربلا
آن چنان حادثه کربلا را براي مخاطب تصوير مي‌کند که اين مفاهيم با همه بار اعتقادي و عاطفي و انساني و سياسي و فکري در اعماق جان مستمع نفوذ مي‌کند. اهميت اين اشعار چنين است .
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
ببينيد اصلاً با يک هنر و ذوق و ارايه سخن و به شکل خاصي دل را متوجه مي کند. اهميت شعر اين است.
 
 
نقش و جايگاه « سيب » در فرهنگ عاشورا
در چاووش خواني‌هاي زائران کربلا مي‌گفتند: « ز تربت شهدا بوي سيب مي آيد » نيز معروف است کساني که صبح زود به زيارت کربلا بروند، بوي سيب بهشتي استشمام مي‌کنند. اين سخن ريشه حديثي دارد. در بحار الانوار چنين آمده است : روزي امام حسن و امام حسين (ع) به حضور پيامبر رسيدند، درحالي که جبرئيل  هم نزد رسول خدا بود. اين دو عزيز ، جبرئيل را به « دحيه کلبي1 » تشبيه کرده و دور او مي‌چرخيدند. جبرئيل هم چيزي در دست داشت و اشاره مي‌کرد. ديدند که در دست جبرئيل يک سيب، يک گلابي و يک انار است، آنها را به«حسنين» داد. آن دو خوشحال شدند و با شتاب نزد پيامبر دويدند. پيامبر آنها را گرفت و بوييد و فرمود: ببريد نزد پدر و مادرتان، آن دو نيز چنان کردند. ميوه ها را نخوردند تا آنکه پيامبر (ص) هم نزد آنان رفت و همگي از آنها خوردند، ولي هر چه مي‌خوردند، ميوه‌ها باز باقي بود تا آنکه پيامبر از دنيا رفت . امام حسين نقل مي‌کند که در ايام حيات مادرمان فاطمه (س) تغييري در ميوه‌ها پيش نيامد، تا آن‌که فاطمه از دنيا رفت، انار ناپديد شد و سيب و گلابي مانده بود. با شهادت علي (ع) گلابي هم نا پديد شد و سيب به همان حالت باقي ماند، امام حسن (ع) مسموم و شهيد شد و سيب هم‌چنان باقي بود تا روزي که ( در کربلا ) آب را بر روي ما بستند. من هرگاه تشنه مي‌شدم آن را مي‌بوييدم، سوز عطش من تسکين مي يافت . چون  تشنگي‌ام شدت يافت ، بر آن دندان زدم و ديگر يقين به مرگ پيدا کرده بودم .
امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: اين سخن را پدرم يک ساعت قبل از شهادتش فرمود. چون شهيد شد ، بوي سيب در قتلگاه به مشام مي‌رسيد. دنبال آن گشتيم و اثري از سيب نبود. ولي بوي سيب پس از حسين ( ع ) باقي بود . قبر حسين ( ع )  را زيارت کردم و ديدم بوي آن سيب از قبر او به مشام مي‌رسد. پس هر يک از شيعيان ما که زيارت مي‌کنند. اگر بخواهند آن را بشنوند ، هنگام سحر در پي زيارت بروند، که اگر مخلص باشند، بوي آن سيب را استشمام مي کنند 2.
علي رضا قزوه شاعر معاصر در مقدمه کتاب « به وسعت درخت سيب » تاليف نگارنده در باره نقش سيب و پيوند آن با فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس مي نويسد « سيب خمپاره‌اي است يا نارنجکي، منفجر مي‌شود و آدم را از بهشت مي‌راند . سيب رازناک است و بوي مهرباني مي‌دهد. در گرماگرم روز عاشورا گودال قتلگاه پر از بوي سيب مي‌شود و از همين روي است که سيب معصوميتي است خونين »
1-       نام شخصي خوش سيما بود که جبرئيل اغلب به صورت او آشکار مي شد.
2-       بحارالانوار ، ج 43 ، ص 289 . نيز ر – ک : ابن شهر آشوب ، ج 3 ، ص 391
در اين مقال کوتاه به ذکر نام چند شاعر در دوره هاي مختلف مي پردازيم و از اين شاعران  نمونه هايي از شعرشان را که در وصف سيد الشهدا سروده شده است مي آوريم.
محتشم کاشاني و نقش او در تاثير گذاري فرهنگ عاشورا  بر شاعران بعد از خود
شمس الشعرا ، محتشم کاشاني ، شاعر اوايل عهد صفوي که بيشتر به سرودن مدايح و مراثي اهل بيت پيامبر مي پرداخت ، وي در سال 996 هجري بدرود حيات گفت . از آثار برجسته و معروف وي ترکيب بند پر سوز و محتواي اوست که در ايام عزاداري سيد الشهدا مساجد ، تکايا و مجالس سوگواري را با کتيبه هايي که اين اشعار بر روي آنها نقش بسته است ، سياهپوش مي کنند. شهرت محتشم بيشتر به خاطر همين ترکيب بند او در باره حادثه عاشوراست که در دوازده بند ، سروده شده و بار ها به صورت هاي مختلف چاپ شده است . ديگران هم به تبعيت از او به سرودن ترکيب بند هايي در باره حماسه کربلا پرداخته اند . بند اول ترکيب بند  محتشم چنين است .
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه  رستخيز عظيم است کز زمين
بي  نفخ صور خاسته  تا عرش اعظم است
اين صبح تيره  باز  دميد  از  کجا  کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گويا طلوع مي کند از مغرب ، آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سر هاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
خورشيد آسمان و زمين ، نور مشرقين
پرورده کنار رسول خدا حسين 1
1-      گلواژه ، ج 2 ، ص 131 ، منتخب التواريخ ، ص 333
سيف فرغاني :
سيف الدين ابوالمحامدمحمد الفرغاني از شاعران نامور در قرن هفتم و هشتم هجري است. صاحب « تاريخ ادبيات ايران » ضمن زاهد و اهل پرهيز دانستن سيف فرغاني علت گمنامي او را اسکان وي در « آقرا » در ترکيه ي امروزي دانسته که در زمان حيات وي اين منطقه جغرافيايي يعني آسياي صغير محل تاخت و تاز مغولان و ايلخانان بوده و ارتباط سياسي و فرهنگي آن با ايران عظيم گسسته بوده است . به همين دليل شاعر فارسي زبان در آن ديار از قلم تذکره نويسان و شرح حال نگاران افتاده است . به همين علت  از سال ولادت و روزمرگ وي اطلاع دقيقي در دست نيست . بايد علت گوشه گيري و عزلت و انزوا و نيز خلوت گزيني مولانا سيف فرغاني را بر دلايل فوق افزود.
« در باره ي مذهب سيف فرغاني بايد جزماً  دانست که او از اهل سنت و از پيروان امام او حنيفه نعمان ثابت بوده است به شهادت اين بيت :
از حقيقت اصل دارد از طريقت رنگ و بوي
ميوه ي مذهب که هست از فرع نعماني مرا
و در اين حال او در زمره ي قديمي ترين سخنوراني است که در مرثيه ي شهيدان کربلا شعر گفته و خلق را به اقامه ي مراسم تعزيت کشته ي کربلا و گوهر مرتضي و فرزند رسول و زاري و ندبه در اين عزا دعوت کرده است و گريه را در اين ماتم موجب نزول غيث رحمت و شست و شوي غبار کدورت از دل دانسته است »
از اين شاعر قصيده اي موجود است که هنوز پس از قرن ها زمزمه ي عاشقان کربلا و حماسه خوانان عاشورا است :
اي قوم در اين عزا بگرييد
بر کشته ي کربلا بگرييد
با اين دل مرده خنده تا کي
امروز در اين عزا بگرييد
فرزند رسول را بکشتند
از بهر خداي ها بگرييد
................
چشم از پي چيست تا بگرييد
در گريه به صد زبان بناليد
در پرده به صد نوا بگرييد
تا شسته شود کدورت دل
يک دم ز سر صفا بگرييد
قوامي رازي ( وفات 560 قمري به بعد )
شرف الشعرا امير بدر الدين قوامي خباز رازي از شاعران معروف نيمه ي اول قرن ششم هجري است که به مواعظ و حکم و مناقب خاندان رسالت شهرت دارد . « قوامي مردي شيعي مذهب و در ميان شاعران شيعه معروف بوده است . نه تنها نام او در کتاب النقص در شمار شاعران شيعي ذکر شده ، بلکه در آثار او اشعار کثير در منقبت خاندان رسالت و مرثيت آنان نيز ديده مي شود » به طوري که « از مقايسه ي مراثي قوامي رازي با آن چه شاعران پس از او ، از جمله خواجو و سلمان سروده اند ، پي مي بريم که سرودن مراثي مذهبي در قرن ششم گام تازه اي بود که نياز منقبت خوانان و مرثيت گويان را تامين مي کرد . در تاريخ مرثيه سرايي فارسي ، بايد قرن ششم تا هشتم را قرن هاي تجربه هاي تازه در مراثي مذهبي شناخت »
« صادق رحماني » از شاعران معاصر ، در نوشته اي قوامي را مشهورترين سراينده ي شيعه مذهب از آغاز قرن ششم دانسته و او را از مناقب خوانان بر شمرده است «  قوامي نخستين شاعر فارسي زبان است که در اشعارش صريحاً به تشيع و به عدل خداوند و امامت ائمه تصريح نموده است و از اشعار او استنباط مي شود که خود از مناقب خوانان بوده است و به نقل تاريخ ، رفتار متعصبان چنان با اين گروه بد بوده است که دختر ملکشاه سلجوقي ، زن اسپهبد علي ، زبان يکي از آنان ، به نام « ابو طالب شيعي مناقبي » را بريد  »
قصيده اي پنجاه و نه بيتي که با ذکر ابياتي  از آن بيشتر با تفکر شيعي قوامي آشنا مي شويم .
روز دهم ز ماه محرم به کربلا
ظلمي صريح رفت بر اولاد مصطفي
هر گز مباد روز چو عاشورا در جهان
کان روز بود قتل شهيدان کربلا
آن کشتگان آل محمد اسير وار
بر دشت کربلا به بلا گشته مبتلا
فرزند مصطفي و جگر گوشه ي بتول
سر بر سر سنان و بدن بر سر ملا
عريان بمانده پرديگان سراي وحي
مقتول گشته شاه سراپرده ي عبا
هر گه که يادم آيد از آن سيد شهيد
عيشم شود منغص و عمرم شود هبا
اي بسا بلا و رنج که بر جان او رسيد
از جور و ظلم امت بي رحم بي حيا
از شاعران دوره معاصر مي توان به اين شاعران اشاره کرد. هر چند در اين دوره تعداد زيادي از شاعران علاقه و ارادت خود را به موضوع کربلا و سيد الشهدا بيان داشته و در اين زمينه شعري سروده اند ، جهت تبرک ابياتي از شعر اين شاعران به عنوان نمونه تقديم مي کنم.
محمد علي مجاهدي ( تولد 1322 شمسي )
محمد علي مجاهدي ، ملقب به شمس الدين و متخلص به « پروانه » در سال 1322 ه . ج در شهر قم ديده به جهان گشود. پدرش آيت الله  ميرزا محمد مجاهدي تبريزي از تبريز به قم مهاجرت کرد و به کار تدريس در حوزه علميه قم اشتغال ورزيد ، به نمونه هاي از شعر اين شاعر شيعي مي پردازيم .
کربلا را مي سرود اين بار روي نيزه ها
با دو صد ايهام معني دار روي نيزه ها
نينواي شعر او از ناي هفتاد و دو ني
مثل يک ترجيح شد تکرار روي نيزه ها
چوب خشک ني  به هفتاد و دو گل آذين شده ست
لاله ها را سر به سر بشمار ! روي نيزه ها
زخمي داغند اين گل هاي پرپر ، اي نسيم !
پاي خود آرامتر بگذار روي نيزه ها
نصرالله مرداني ( 1382- 1326 شمسي )
آنچه در سوگ تو اي پاک تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه ، چه غمناک گذشت
چشم تاريخ در آن حادثه ي تلخ چه ديد
که زمان مويه کنان از گذر خاک گذشت
سر خورشيد بر آن نيزه ي خونين مي گفت
که چه ها بر سر آن پيکر صد چاک گذشت
جلوه ي روح خدا در افق خون تو ديد
آن که با پاي دل از قله ي ادراک گذشت
احد ده بزرگي ( تولد 1328 شمسي )
از مشرق سرخ ديده ، دل سر مي زد
خون ، خنده به برق برق خنجر مي زد
گرديد فضا معطر ، آنگاه که تيغ
گلبوسه به پيشاني « اکبر » مي زد
محمد علي دامغاني ( تولد 1330 شمسي )
آن روز در جام شفق مل کرد خورشيد
بر خشک چوب  نيزه ها گل کرد خورشيد
شيد و شفق را چون صدف در آب ديدم
خورشيد را بر نيزه گويي خواب ديدم
خورشيد را بر نيزه ؟ آري اين چنين است
خورشيد را بر نيزه ديدن سهمگين است
پرويز بيگي حبيب آبادي ( تولد 1333 شمسي )
غروب بود و افق ، حرف هاي گلگون داشت
زتير فاجعه ، زينب دلي پر خون داشت
غروب بود و غريبانه خيمه ها مي سوخت
کرانه چشم بدان حزن بي کران مي دوخت
نسيم ، گيسوي خون را دمي تکان مي داد
به اين بهانه گل زخم را نشان مي داد
کبوتري که سوي بي کران سفر مي کرد
کرانه را ز تپش هاي خون خبري مي کرد
قيصر امين پور ( 1386- 1338 شمسي )
خوشا از دل نم اشکي فشاندن
به آبي آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان ياد کردن
زبان را زخمه ي فرياد کردن
خوشا از ني ، خوشا از سر سرودن
خوشا ني نامه اي ديگر سرودن
نواي ني ، نوايي آتسين است
بگو از سر بگيرد ، دلنشين است
يوسفعلي مير شکاک ( تولد 1338 شمي )
خيز و جامعه نيلي کن ! روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد ، نوبت محرم شد
نبض جاده بيدار از بوي خون خورشيد ست
کوفه رفتن مسلم ، گوئيا مسلم شد
ماه خون گواه آمد ، جوش اشک و آه آمد
رايت سپاه آمد ، کربلا مجسم شد
نتيجه :
با توجه به موارد پيش گفت  و همه تلاش شاعران ، نويسندگان و هنرمندان عرصه ادبيات آئيني و ديني  باز هم ما نتوانسته ايم آنگونه که شايسته سيد الشهدا و ياران او بوده است  اين فرهنگ را در کل جامعه تسري ببخشيم . بر گزاري کنگره ها ، همايش ها و نشست هاي ادبي مي تواند موثر و کار گشا باشد ولي اين عمل به تنهاي  نمي تواند آنگونه که شايسته فرهنگ عاشورا است تاثير بگذارد
براي پيشبرد اهداف عاليه فرهنگ عاشوراي موارد زير پيشنهاد مي گردد.
راهکارهاي عملي زدودن خرافات و بدعت‌ها از چهره مقدس فرهنگ عاشورا
1ـ   تحليل تکوين و ساختاري و کاربردي و آينده نگر فلسفه قيام عاشورا در ابعادفرهنگي، تاريخي، اجتماعي و سياسي تعميق، بسط و گسترش آن.
2ـ   استفادهمتناسب از تکنولوژي آموزشي در مراکز آموزشي اعم از متوسطه و عالي ورسانه‌هاي جمعي خصوصا صدا و سيما و مطبوعات به گونه‌اي که هم متضمن ارتقايسطح معلومات مخاطبين و هم حداکثر بهره گيري از منابع غني و مستند باشد.
 
 
3ـ   ايجاد زنجيره‌اي همگون ازگروه‌هاي مرجع تأثيرگذار و تأثيرپذير که در تعامل با يکديگر بدون بوجودآوردن بحران ناشي از حساسيت در جهت گسترش فرهنگ اصيل عاشورا و «پرهيز ازخرافات و بدعت‌ها» رهنمون شوند.
 
 4 ـ   توسعه و حمايت آموزشي و پژوهشي از زيرساخت‌هاي فکري و مولد فرهنگ اصيل عاشورايي.
5- رويکرد آموزشي و فرهنگي به مقوله خرافات و بدعت‌ها و شناخت ماهيت آسيب‌هاو مصاديق آن و تبيين روش‌هاي مناسب جهت کاهش خرافات و بدعت‌ها و ترميمآسيب‌ها با استفاده از منابع معتبر و غني.
6ـ   منابع شناسي در حوزه‌هاي مقتل شناسي و ادبيات آئيني.
7ـ   تحليل نگرش‌هاي فکري، فلسفي و کلامي در خصوص واقعه عاشورا.
8ـ  تبيين نقش عوامل فرهنگي، تاريخي، کلامي و سياسي در زمينه پيدايش تحريفات و بدعت‌ها.
9ـ  بازشناسي نشانه‌هاي بدعت‌ها و تحريفات در حوزه اشکال و نمادهاي فرهنگ عاشورا.
10ـ  ريشه‌يابي و بررسي پيامدهاي تحريفات و بدعت‌ها در فرهنگ ديني جامعه.
11 ـ  تعامل با مخاطبين در زمينه شناخت آسيب‌ها.
12ـ    تعميق و عمق بخشيدن سطح معلومات و اطلاعات مخاطبين در حوزه فرهنگ عاشورا.
منابع :
1-      کافي ، غلامرضا ( 1347 ) ، شرح منظومه ظهر ، تهران ، مجتمع فرهنگي عاشورا
2-      شهبازي ، عبدالرضا ( 1348 ) ، به وسعت درخت سيب ، تهران ، انتشارات صرير
3-      محدثي ، جواد ( 1331 ) ، فرهنگ عاشورا ، تهران ، نشر معروف
4-      فروغي جهرمي ، محمد قاسم ، ني نامه خورشيد ، تهران ، مجتمع فرهنگي عاشورا
5-      گلمرادي ، شرينعلي ، آينه در کربلا ست ، تهران ، انتشارات اهل قلم
 
 


موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/28 در ساعت : 9:11:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  1070


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/8/29 در ساعت : 9:58:11
سلام بر شما مقاله ارزشمندی بود بهره مند شدیم

.........................................
سلام ممنون از لطف شما خانم مستشار نظامي
دکتر آرزو صفایی
1391/8/28 در ساعت : 10:24:42
درود بر شما
جستار ارزنده تان را خواندم و بهره بردم
دست مریزاد

.........................................
سلام ممنون از لطف شما خانم دكتر
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 10 روز و 22 ساعت و 10 دقیقه و 00 ثانیه است همراه شماییم 453075000.827 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 686 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,973,607
logo-samandehi