ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نامه ی زریران

 

فدای آنان که بهتر از من سخن سرایند و بی صدایند
فدای آنان که نای عشقند و سینه چاکان بی نوایند.

فدای آنان که در سراغ ستاره رفتند و برنگشتند.
و هر صباحی در انتظارم که از پس قله می برایند.

فدای آنان که در فضای حقارت افشان به قلب خونین
وجود خودرا چو غنچهء گل گره ببستند و پارسایند.

فدای آنان که زخم در دل سرشک در دیده پای در گل
ستاده صد فتنه را مقابل چو قلعهء آهن وفایند.

فدای آنان که موج سرخاب* را به پیغام می فرستند
که در کنار زلال کوثر چو تشنه جانان کربلایند.

فدای روح پرستوانی که از لب بام غم پریدند
نه، دانه ای مردمی نچیدند تا بهار دگر بیایند.

فدای پیران و دستگیران کهن تر از نامه ی زریران
خمیده بر تربت دلیران همه شفاعت همه دعایند.

فدای آنان که روح خودرا به یاری بی کسان فرستند
چو قلب خونین به سینهء خاک با غم خلق آشنایند.

                سال 2000 میلادی

-----
* سرخاب- رودخانه ای ست در تاجیکستان که در سالهای جنگ تحمیلی جنازۀ بسیاری از شهدارا در آن فکندند.

 

کلمات کلیدی این مطلب :  نامه ، ی ، زریران ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/5 در ساعت : 16:56:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  913


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1391/9/14 در ساعت : 22:23:54
از شاعر گرانقدر تاجیکستان جناب آقای رستم وهاب نیا قبلا غزلهای ناب و اعلایی خوانده ایم در مورد این غزل چیزی که جالب به نظر می رسد وزن آن است که کم دیده ام اینگونه وزنهایی بکار گرفته شود اما وزن آن در نوع خود با بیان و مضمون شاعر خوب آمده است
ادبیات تفکری آن دسته از آثار است که مولفان آن ها به طرح جنبه های اساسی در هستی انسان می پردازند این غزل با احساسی که شاعر به خرج داده ها در اصل مخاطب را انذار می دهد که اینگونه باش
زبان‌شناختی linguistically :
زبان کهن زبان غالب این شعر است(استفاده از مخففهایی چون:چو،می برآیند،ستاده،دگرو...)
مواردی پرداخت زبانی خوب نداشته و قابل اصلاح هستند مثلا در بیت 4 شاعر جمله چون قلعه آهن صد فتنه را مقابل ایستاده به شکل مندرج در شعر درآورده البته به نظر می رسد وزن این مصرع هم ایراد دارد هرچه آن را خواندم وزن غالب شعر را درنیاوردم البته منکر ساختار شکنی در حوزه زبان نیستم اصلا از خصوصیات غزل مدرن همین کارهاست ساموئل جانسن می گوید "بیشتر، عمل و طرز کار نویسندگان است که موجب پیدایش قواعد می‌شود نه این‌که قواعد راه‌نمای عمل و طرز کار آنها باشد
- تاریخ‌گرایی یکی از خصوصیات نقد ادبی عصر حاضر در کنار بعد روان‌شناختی یا زیباشناختی است وقتی جناب وهاب نیا به سرخاب- رودخانه ای ست در تاجیکستان که در سالهای جنگ تحمیلی نعش بسیاری از شهدارا در آن فکندند اشاره می کند یا مواردی دیگر از انان که چه کردند و چه کردند را بیان می کند آدم درک می کند که شاعر به تاریخ سرزمینش هم نقبی زده و انگار مدتها به این آنان فکر کرده وبا دغدغه خاطر خاصی به شعریت رسانده و این قداست کار را به ذهن مخاطب رسوخ می دهد
موضوع بعدی بحث کلی گویی است که در ظن اول فکر میشود که این اثر دچار کلی گویی شده است اما این پدیده در این اثر نسبی است و مطلق نیست و گفتم نسبی از این جهت که بستگی دارد مخاطب چه برداشتی از محتوا(تحلیل محتوا) داشته باشد به نظر من شاعر بسیار عمیق فکر کرده و بیشتر آننا در این شعر یک دسته و گروه خاص هستند
اعتقاد دارم باید با شعر از نظر گفتار مینی مالیستی برخورد کرد و تا می توان شعر را موجز کرد تکرار زیاد فدای آنان هم جای واژه های رنگارنگ دیگر را گرفته هم کمی خسته کننده برای مخاطب می شود.

من خود را شاگر آقای رستم وهاب نیا می دانم و ایشان از شاعران بزرگ پارسی زبانان جهان هستند وامیدوارم جسارت بنده را بر این نقد ببخشند
حمید خصلتی
1391/9/17 در ساعت : 21:27:53
آغاز سخن سلامی دارم بر شاعر محترم جناب وهاب نیا که حضورشان در این سایت مایه ی شادمانی است به عنوان نماینده ای از تاجیکستان عزیز وامید اینکه شاعران بیشتری را از دیار ادب پرور تاجیکستان میزبان که نه میهمان باشیم.اما در مورد این شعر چند نکته به ذهن می رسد که شاید خالی از لطف نباشد وان اینکه شاعران سرزمین های افغانستان وتاجیکستان که گویش شان کمتر نسبت به گویش امروز ایران دچار تغییر شده است،نشانه های زیادی در شعرشان میتوان یافت که شعرشان را به این گویش محدود می کند وشاید این از لحاظ ارتباط با غالب مخاطب های فارسی زبان قدری شعر راتنزل میدهد چرا که اکثر شاعران امروز در محدوده ای شعر میگویند که ان رافارسی معیار میگویند واین گونه از زبان برای مخاطب یک استاندارد تلقی میشود.حال اگر شاعری به واسطه ی زاد بوم خود در هر اندازه ای از این زبان معیار دور شود شعرش قدری بیگانه می نماید.البته این موضوع در مورد شاعران فارسی زبانی که محل سکونت شان افغانستان یا تاجیکستان است شاید اجتناب ناپذیر باشد که تحت تاثیر گویش خود شعر بگویند .
شاید اگر این شاعران محترم سعی بر حذف این شاخصه ها از شعرشان کنند محدوده ی مخاطبان شان گسترش خواهد یافت.در اثری که با ان روبرو هستیم نمونه هایی از تاثیر گویش بر شعر دیده می شود مثلا:
فدای آنان که در سراغ ستاره رفتند که در سراغ رفتن ،جای "به جستجوی چیزی رفتن" آمده است.

گره ببستند به جای گره بستند.
پرستوانی به جای پرستو هایی

از این ها که بگذریم می توان گفت با شعری بی نقص ومنسجم روبرو هستیم که نشان از تسلط شاعر دارد.
در بیت اول با دو پارادوکس زیبا روبرو هستیم:سخن سراییند وبی صدایند بسیار زیبا هم ایجاد صورت خیالی ریبا کرده است وهم در کنار هم قرار گرفتن این دو باعث شده است تا اشاره ای زیبا به سخن سرایان زمان گذشته داشته باشد که به واسطه ی جاری بودن نوشته هاشان هنوز زنده هستند. یا در مصراع دوم نای وبی نوا هم ایجاد پارادوکس کرده وهم بین نای ونوا مراعات نظیر اتفاق افتاده وهم بی نوا درانتهای مصراع ایهام ایجاد کرده است. در مصراع چهارم هم واژه ی صباح به نظر می اید از ان دست واژه هایی باشد که تحت تاثیر گویش در شعر امده است..صباح به جای صبح.البته در مناطقی از خراسان کنونی نیز به جای صبح از واژه ی صباح یا صحاب استفاده می کنند.
در این بیت:
فدای آنان که زخم در دل سرشک در دیده پای در گل
ستاده صد فتنه را مقابل چو قلعهء آهن وفایند. آرایه جناس به تکرار در طول بیت دیده می شود وشاید از نقاط قوت این بیت باشد.جناس در واژه های:دل،گل و موازنه و هم اوایی این دو با مقابل.در همین بیت وجود مراعات نظیر و واج آرایی نیز به چشم می آید.در مجموع با شعری موفق روبرو هستیم هر چند استفاده از آرایه های متعدد قدری شعر را متکلف نشان میدهد.
برای شاعر محترم بهروزی وموفقیت آرزو دارم.یاحق
رضا نیکوکار
1391/9/5 در ساعت : 17:38:58
برقرار باشید انشاالله...

********
با سلام و سپاس
مجتبی اصغری فرزقی
1391/9/6 در ساعت : 7:54:12
سلام جناب آقاي وهاب نيا ي عزيز



ضمن عرض تسليت اين ايام به شما و ديگر عزيزان



كارزيباي شما را خواندم

*******
متشكرم.
فرزانه سعادتمند
1391/9/5 در ساعت : 18:12:38
سلام

دست مریزاد

ممنون ومتشکرم

********
از توجه شما ممنونم.
مصطفی پورکریمی
1391/9/6 در ساعت : 20:41:27
سلام جناب دکتر وهاب نیای عزیز و گرامی

آجرک الله تعالی غزل بسیار پرشور و باشکوهی است دست مریزاد

خصوصی : با پوزش در این مصرع اگر صلاح می بینید تغییری بدهید

و هر صباحی در انتظارم که از پس قله می برایند. ................ و هر صباحی در انتظارم که از پس قله یی برایند.

*****
با سلام و سپاس استاد گرامی پورکریمی. از نظرات سودمند شما متشکرم.
نغمه مستشارنظامی
1391/9/19 در ساعت : 18:52:53
سلام استاد
فدای سخن سرایان خوش سخن خاموش
و سلام بر همه شهیدان راه حق
شعر زیبایی بود و توضیح شما در مورد سرخاب آنرا غم انگیز تر و ملموس تر نموده است.کجایید ای شهیدان خدایی....

**********
درود بر شما خواهر عزیز. بنده واقعا از اشعار زیبایتان لذت برده ام.
خدا یارتان.
دکتر آرزو صفایی
1391/9/5 در ساعت : 23:28:48
درود استاد
دست مریزاد و پاینده باشید

*******
لطف شما زیاد است. سپاسگزارم.
ملیحه رجائی
1391/9/7 در ساعت : 0:41:41
سلام استاد

بسیار عالی و زیبا

پایدار باشید
*****
درود بر شما.
بازدید امروز : 8,876 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,564,837
logo-samandehi