ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این چه شهری است که در آن، غزلم می خشکد

این چه شهری است که در آن، غزلم می خشکد
روح و احساس فعولن فعلم می خشکد
شعر می آید و شوری به سرم می افتد
ولی آن هم، نرسیده به قلم می خشکد !
حاصل زندگی ام گرچه همین احساس است
مایه ام می شکند، ماحصلم می خشکد
شور می خیزد و از یار سخن می گویم
چون تصور کنمش در بغلم می خشکد
تا مؤذن، سخن از " حی علی... " می گوید
از قضا، میل به " خیرالعمل"م می خشکد !
تلخم و هیچ ندارم خبر از شاخ نبات
حافظ، آن ریشه ی قند و عسلم می خشکد
" من ملک بودم و فردوس برین..." می آید
"  آدم آورد.. ." ولی در غزلم می خشکد  ! 

 

کلمات کلیدی این مطلب :  سید اکبر سلیمانی ، دوچتر ، رباعی ، این چه شهری است ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/9 در ساعت : 5:0:23   |  تعداد مشاهده این شعر :  1100


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/9/10 در ساعت : 21:14:41
سلام آقای سلیمانی بزرگوار

غزلی بسیارزیبا و بدیع ازحضرتعالی خواند ولذت بردم.

سربلندباشید





فرزانه سعادتمند
1391/9/10 در ساعت : 18:14:17
سلام ودرود دست مریزاد
زهرا شعبانی
1391/9/9 در ساعت : 8:1:5
سلام جناب سلیمانی
انشاالله که هیچوقت چشمه ی شعر و غزلتون نخشکه
لذت بردم از این کار
پایدار باشید
محمد شکری فرد
1391/9/9 در ساعت : 10:37:32
سلام آقای سلیمانی...غزل زیبایی بود...

شعر می آید و شوری به سرم می افتد
ولی آن هم، نرسیده به قلم می خشکد !

زنده باشید.
عباس خوش عمل کاشانی
1391/9/9 در ساعت : 8:54:59
درود بر شما.عجب نفیسه ی جانپروری پرورده اید.ماشاءالله نه فقط رباعی که غزل هم فاخرودلربا می سرائید.ازین غزل فاخرو دلنشین که سرودنش با این ردیف و قافیه سهل نمی نماید بسیار محظوظ شدم.مرحبا بکم.
نغمه مستشارنظامی
1391/9/9 در ساعت : 13:44:39
غزل سر سبزی بود هرچند با ردیف می خشکد!
پاینده و سلامت باشید
دکتر آرزو صفایی
1391/9/9 در ساعت : 11:17:3
سلام جناب سلیمانی
و سروده تان را درود
آرش پورعلیزاده
1391/9/10 در ساعت : 12:57:31
سلام برادر
لعنت به شهری که زیر آسمانش طبع شعر می خشکد
محمدرضا درانی نژاد
1391/9/10 در ساعت : 19:52:52
سلام دوست خوب شعر زیبایت را خواندم
موفق باشی

مجید مه آبادی
1391/9/9 در ساعت : 10:28:23
سلام جناب سلیمانی عزیز

لذت بردم

دست مریزاد
ملیحه رجائی
1391/9/9 در ساعت : 12:39:40
سلام برادر
بسیار عالی , احسنت
سید مهدی نژاد هاشمی
1391/9/9 در ساعت : 22:30:34
زیباست شعرتان برقرار باشید
مصطفی پورکریمی
1391/9/15 در ساعت : 22:15:11
بسیار عالی بود آفرین بر شما
ایمان کریمی
1391/9/9 در ساعت : 8:43:28
سلام
همش زیبا بود
خواستم شاه بیت پیدا کنم که دیدم همش شاه بیته
خسته نباشی شاعر
یاعلی
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/9 در ساعت : 11:16:25
بسیار زیبا بود...
سپاس برادرم
علی رضا آیت اللهی
1391/9/9 در ساعت : 21:10:31
سلام به شاعر ارجمند و گرامی
اگر بنده به جای جناب عالی بودم « فعولن فعل » ( را که لابد کنایه ای عروضی و از شعر گفتن در آن داشته اید ) در شعرم نمی آوردم ؛ مفهوم خوبی از آن سراغ ندارم ...
آنهم که ابتدا شور می آید و بعد شعر ... را در اینجا ضرورت شعری می بینم ؛
و « به قلم » را نیز دور از قواعر ردیف و قافیه نمی شمارم ؛ امٌا در اینجا و در این مورد خاص اگر به جای جناب عالی بودم « بقلم » می نوشتم .
ابیات میانی و به خصوص بیت « تا موذن ... » بسیار زیبا و پر محتوا و کنائی هستند.
امٌا باز ای کاش اشاره ی تضمین گونه خود به غزل خواجه حافظ را با اشاره به بیت مربوطه در دیوان خواجه حافظ می آوردید ( اینهمه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند ) و باز شعر و شاعر « من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم »
موفق و موید بوده باشید انشاء الله
معید داستان
1391/9/9 در ساعت : 21:56:9
یاد چند بیت افتادم:
آن دغل کاسب مادینه ی کبریت فروش....دختری را که بساطش به برم می سوزد
وقت نشناسی معشوقه ی ما شهره به شهر....تا بیاید لب شیرین شکرم می سوزد!...
درود بر شما جناب سلیمانی
امین نوراللهی (فریاد)
1391/9/16 در ساعت : 10:34:45
سلام.غزلي بود محكم و دلچسب و فصيح.آفرين بر شما آقاي سليماني
بازدید امروز : 15,429 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,782,362
logo-samandehi