ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصه ی خورشید << چادر ِ شب را یکی از روی سر بر داشته >>
( قصه ی خورشید  )
 
چادر ِ شب را  یکی از روی سر بر داشته
 تا بگوید شب پرستی  رنگ دیگر داشته 
 

هیچ کس شاید نداند مثل ما پروازیان

 مرغ دنیای قفس هم ،  سالها پر داشته
 


 قصه ی خورشید را مادر بزرگ پیر گفت
 روزگاری صورتی سرد و مکدر داشته
 

 عشق در مفهوم خامی ، مایه ی بی حاصلی ست
 ور نه هر کس آرزویی پخته در سر داشته
 

خواب می دیدم که کفر و کینه ی اهل زمین
آب و تاب ِ ماه را از آسمان بر داشته
 

عیب این نقاله ،  یا ایراد آن پرگار نیست
 چرخ بازیگوش ،  تصویری مدور داشته
 


زندگی آیینه ای از مهربانی های اوست
عطر مهر دوست معیاری معطر داشته
 

حرف ،  بسیار است اما رنج گفتن را چه سود
 پیر ما از ابتدا گوشی چنین کر داشته
 
 
       محمد روحانی (  نجوا کاشانی ) 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  قصه ، خورشید ، شب ، قفس ، عشق ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/9/20 در ساعت : 13:58:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  2661


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1391/9/23 در ساعت : 17:34:56
با عرض سلام
شعر استاد نجوا از جمله اشعاری است که به قول مرحوم اخوان ثالث دارای شعور نبوت گونه است حقیر خود همیشه اعتقاد دارم شعر راهنمایی برای بهتر زیستن است اشعار ایشان از آن دست شعرهایی است که مخاطب با دست پر و با غور در آفاق و انفس بر می گردد غزل حال حاضر ایشان دارای ظرافتهای خاصی است که به ترتیب به شرح مواردی می پردازیم
1-اخوان ثالث اعتقاد داشت که اول فکر و محتوی مهم است بعد قالب. این غزل از آن دست اشعار است
2-غزل باید روان باشد و کلمات مثل رودخانه از دهان خرج شود نه اینکه در مسیر این رودخانه کلماتی باشد که بین حنجره و لب گیر کند این غزل هنگام خواندن به این روانی رودخانه است.
3-غزل به معنای واقعی است و تغزل نیست چرا که در آن((عطر مهر دوست)) آمده است و گلایه از چرخ(( چرخ بازیگوش ، تصویری مدور داشته))
4-در محور جانشینی خوب کار شده است مثال:
بیت اول: چادر شب
بیت دوم پروازیان، مرغ دنیا قفس
بیت پنجم: آب و تاب ِ ماه
بیت هفتم: معیاری معطر
موارد قابل ذکر:
1- با توجه زمان فعل ماضی نقلی است اگر ((داشته)) به ((داشته ست)) تبدیل می شد زبان شعر رساتر می شد
2- کلی گویی:می بینیم که در بیت سوم از قصه خورشید ذکر شده است اشاره ای به روز اول جهان هستی که تاریک بوده ، شده است ، در بیت چهارم از عشق ده زده شده ست در بیت پنجم از کفر و کینه اهل زمین و...
3-البته در مورد کار روی محور جانشینی در این شعر باز تخیل بیشتر می توانست بعضی ابیات قوی تری بیافریند
با آرزوی سلامتی و سعادت روزافزون برای استاد نجوا و همه دوستان
حمید خصلتی
1391/9/25 در ساعت : 1:10:24
شعر وقتی از نظر فرم بیرونی قابل قبول باشد وفرم درونی به مدد وزن شعر وموسیقی کناری احساس رضایت در مخاطب به وجود بیاورد نا خوداگاه اورا به لایه های درونی شعر رهنمون می می شود و مخاطب سعی میکند با تعمق بیشتری شعر را بخواند.شعری که از جناب نجوا می خوانیم از اینگونه است.
شعر قصه ی خورشید در همان مصراع اول خودش را شعری روایی معرفی میکند وردیف داشته نیز قدری تعلیق انتظار گونه برای مخاطب ایجاد می کند تا به دنبال ادامه شعر وروایت در ابیات دیگر باشد.مصراع اول به شکل جمله ای مجهول آغاز می شود واینکه چادر شب راکسی برداشته است که معلوم نیست کیست وفقط مخاطب به دنبل چرایی ماجرا وتصویر زیبایی که این واژه ها در کنار هم ایجاد کرده اند،شعر را مرور می کند.تصاویر روایی تا بیت سوم ادامه پیدا می کند ودربیت چهارم به روشنی شاعر سعی میکند تا پیامی را به گونه ی شعر های تعلیمی به مخاطب برساند که این از زیبایی های شعر است و در بیت بعد دوباره شاعر به ادامه روایت برمی گردد که با خواب می دیدم شروع می شود والبته ارتباط این بیت از نظر نقل روایط وهمچنین ارتباط تصویری با ابیات قبل قدری ناهمگون می نماید.
در این بیت:
عیب این نقاله ، یا ایراد آن پرگار نیست
چرخ بازیگوش ، تصویری مدور داشته
به نظر می رسد واژه های نقاله وپرگار بیش از اندازه عینی هستند و قدری از فضای ساده وصمیمی شعر مخاطب را دور می کنند.
در بیت پایانی اما شاعر با آوردن بدون مقدمه یپیر به نظر میرسد بیش از اندازه برای به پایان بردن شعر تعجیل کرده است.این شعر با فضای روایی که ایجاد کرده بود میتوانست هنوز ادامه داشته باشد ودر هر چند بیتی نیز ابیاتی پیام گونه همچون بیتی که ذکر شد داشته باشد.از خواندن این شعر لذت بردم.
برای شاعر عزیز سلامتی وکامگاری آرزو می کنم.
عباس خوش عمل کاشانی
1391/9/22 در ساعت : 17:55:49
استاد دکتر محمد روحانی (نجوا) یکی از شاعران برجسته ی عصر ماست که متاسفانه روزگار غدار به طوری که باید و شاید قدر ایشان را نشناخته است.استاد که به زبان انگلیسی هم تسلط کامل دارد به خوبی از عهده ی ترجمه ی شعربه زبان انگلیسی برمی آید اما در نشر ترجمه های بلیغ و غرای خود کوششی بسزا ندارد....واما غزل حاضر دارای مطلعی درکمال خسن است و مخاطب را ترغیب به خوانش ادامه ی غزل می کند.در مصراع دوم بیت دوم «دنیای قفس» برای خود دنیایی دارد!شاید اگر شاعر دیگری بود-فرض کنید کمین!-به جای «دنیای قفس» از«درکنج قفس» استفاده می کرد که هیچ حسنی نداشت.فضای تنگ و نفسگیر قفس را به دنیا تشبیه کردن مبین تسلط و اشراف استاد در استخدام لغات و تعابیر بدیع است.بیت چهارم برخلاف ابیات دیگر صبغه ای ازسبک اصفهانی(هندی)دارد اگرچه ایشان را در سرودن غزل گرایشی به سبک مذکور نیست.ارادتمند یکی از بهترین ابیات غزل را بیت ماقبل مقطع می دانم که در کمال سلاست مشحون از معنا و دلرباست.تنها ایرادی که می توان به این غزل زیبا بگیرم استفاه از کلمه ی «چنین» در بیت مقطع است.شاعر مفضال در تنگنای وزن و قافیه چاره ای جز آوردن این کلمه-که ای کاش کلمه ی گویاتر و زیباتری جایش را می گرفت...و بگیرد-نداشته است.کمین عنوان این مطلب را نه «نقد» که «اظهار نظر» یک شاعر در خصوص غزلی دلنشین از شاعری فرهیخته می گذارم چرا که «نقد» را ملاکهایی علمی تر و والاتر از نکته هایی است که ارادتمند آوردم.
نام ارسال کننده :  a     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
رنگی دگر را داشته ،اگر من بودم اینجوری مینوشتم در کل من اهل شعر نیستم خیلی ولی واقعا زیبا گفته شده
نام ارسال کننده :  a     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
با عرض سلام رنگی دگر را داشته ،اگر من بودم اینجوری مینوشتم در کل من اهل شعر نیستم خیلی ولی واقعا زیبا گفته شده
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/9/20 در ساعت : 21:15:35
حرف بسيار است امّا گفتن راچه سود

پير ما از ابتدا گوشي چنين كر داشته


سلام استاد نجواي عزيزو گرامي

بسيار لذّت برد م از غزل زيباي شما،پاينده باشيد.

<<<<<<<<<<

درود و سلام خدمت جناب کریمای عزیز و ارجمند

از حضور مهربان و اظهار محبت شما سپاسگزارم
زهرا شعبانی
1391/9/20 در ساعت : 23:39:45
درود بر شما استاد روحانی بزرگوار...

<<<<<<<<<<<<<<

سلام بر شما و سپاس از حضورتان
اشرف گیلانی
1391/9/21 در ساعت : 10:22:57
درد بسيار است اما آشنا با درد نه

<<<<<<<<<<<
سلام و از حضور محبت آمیزتان سپاس
امین نوراللهی (فریاد)
1391/9/21 در ساعت : 10:51:0
سلام بر شاعر خوش ذوق آقاي روحاني.زيبا بود.دو بيت اول و بيت آخر بيشتر از ديگر ابيات بر دل حقير نشست.ممنون

<<<<<<<<<<<<

درود و سلام بر شما ، از حضور مهربان و اظهار محبت بسیارتان سپاس
عباس خوش عمل کاشانی
1391/9/20 در ساعت : 15:13:20
درود بر استاد ارجمند.غزلی دلنشین و سلیس است:
در حصاراتی که قاطر گفت اسبم والد است
خوش به حال آن که همچون خوش عمل خر داشته!!*
*عجب ایهامی!که البته بعمد آمده است...

<<<<<<<<<<<<<<

سلام بر استاد خوش عمل عزیز و ارجمند
از لطف حضور و اظهار محبت بسیارتان سپاس
ینده خوشحالم که مسکین گربه ی من پر نداشت
ورنه می شد " تخم گنجشگ از زمین برداشته "

علی سعادتخانی
1391/9/21 در ساعت : 11:49:39
زیبا بود استاد چون همیشه

<<<<<<<<<

سلام بر جناب سعادتخانی عزیز و ارجمند

سپاس بسیار از حضور سرشار از محبتتان
محمد شکری فرد
1391/9/21 در ساعت : 13:20:9
سلام استاد روحانی...بسیار زیبا بود...آموختم...

زنده باشید.

<<<<<<<<<<<

سلام بر شما ، از حضور و اظهار محبتتان سپاس
علی میرزائی
1391/9/21 در ساعت : 19:15:8
سلام استاد نازنین
از غزل فاخر وروان و دل نشین شما
مثل همیشه لذت بردم

<<<<<<<<<<<<

درود بر استاد میرزایی عزیز و ارجمند
از حضور مهر بان و اظهار محبتتان سپاس
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/9/20 در ساعت : 18:0:25
سلام جناب نجوا

لذت وافر برديم...



بي‌نهايت خوشحال مي‌شوم نظرتان را درباره شعري كه در سايت درج كرده‌ام بدانم («از روز ازل، دست به اوهام گرفتيم»).

سپاس فراوان.

<<<<<<<<<<

سلام و عرض ارادت

سپاس از حضور و اظهار محبتتان
مهدی سیدحسینی
1391/9/22 در ساعت : 9:9:7
سلام بر جناب روحانی عزیز

بهره بردم

ماندگار باشید

<<<<<<<<<<<

درود بر جناب سید حسینی ارجمند

از حضور مهربان و اظهار محبتتان سپاس
مصطفی معارف
1391/9/20 در ساعت : 15:42:11
همیشه از خوانش شعر هایتان لذت می برم و این بار هم ...

آرزومند سعادت و سلامتتان هستم

<<<<<<<<<<<<

سلام و درود خدمت جناب معارف عزیز

از لطف همیشگیتان سپاس ، پیوسته سالم و سربلند باشید
ابراهیم حاج محمدی
1391/9/21 در ساعت : 21:56:52
سلام و عرض ارادت به حضور گرامی استاد عزیز دکتر روحانی
غزلی دلنشین و زیبا همچون همه ی سروده های شماست . استفاده کردم و لذت بردم . دست مریزاد

<<<<<<<<<<<<<

استاد عزیز و ارجمند جناب آقای حاج محمدی

از حضور سرشار از مهر و اظهار محبت بسیارتان سپاس

روز و روزگار بر شما خوش
مصطفی پورکریمی
1391/9/20 در ساعت : 19:37:35
سلام جناب استاد نجوای عزیز

عیب این نقاله ، یا ایراد آن پرگار نیست
چرخ بازیگوش ، تصویری مدور داشته

غزل بسیار زیبایی سرشار از نکات ظریف عارفانه بود موفق باشید

<<<<<<<<<<<

سلام و درود خدمت استاد پورکریمی عزیز

از حضور همیشه مهربان و اظهار محبتتان سپاس بسیار
امیر سیاهپوش
1391/9/21 در ساعت : 10:23:1
سلام بر استاد گرانمایه و خوشفکر جناب نجوا
خیلی شیرین و دلچسب و پر معناست شعر خوش تراشتان.
زنده باشی استاد عزیز

<<<<<<<<<<<<<

سلام و درود خدمت جناب آقای سیاهپوش عزیز و ارجمند
از حضور گرم و پیام سراسر محبت و صفایتان سپاس بسیار
دکتر آرزو صفایی
1391/9/21 در ساعت : 13:59:21
سلام استاد
زیبا سرودید سپاس از راهنماییتان

<<<<<<<<
سپاس از حضور سرشار از محبتتان
حمید خصلتی
1391/9/25 در ساعت : 1:15:29
سلام جناب کاشانی امشب نقدی مفصل بر شعرتان نوشته بودم که با جزئی نگری به ساختار وزبان شعر پرداخته وقدری درباره روایت نوشته بودم ، وقتی به سرانجام رسید ونقطه ی پایان را گذاشتم قبل از اینکه ارسال کنم.کودک یک ساله ام را دیدم که داشت رایانه را خاموش می کرد .کار از کار گذشت سیستم خاموش شد ومطلب نوشته شده بدون ذخیره شدن از دست رفت..دوباره نقدی بسیار کوتاه تر نوشتم وتقدیم کردم.

<<<<<<<<

سلام ، درود و عرض ارادت خدمت جناب خصلتی عزیز
نقد کارشناسانه و دقیقتان را خواندم و لذت بردم و از بابت وقتی که گذاشته اید صمیمانه سپاسگزارم . خداوند کودک یک ساله ی شما را حفظ کند که به نفع شعر قصه ی خورشید من ، خواسته یا ناخواسته ( خاسته یا نشسته ) بخشی از نقد پدربزرگوارش را از حافظه ی کامپیوتر پاک کرده و خیال همه ی ما را از این بابت راحت کرده است . بد نیست دست به نقد شوید و برایش یک جایزه ی مناسب خریداری فرمایید .
بازدید امروز : 10,042 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,725,510
logo-samandehi